oligarch

/ˈolɪˌɡɑːrk//ˈɒlɪɡɑːk/

جرگه سالار، کیان، عضو دسته یا حزب طرفدار حکومت عده معدود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of the rulers in an oligarchy.

جمله های نمونه

1. A number of the oligarchs have been subjected to intense and seemingly arbitrary law enforcement action in recent weeks.
[ترجمه گوگل]تعدادی از الیگارشی ها در هفته های اخیر مورد اقدامات شدید و به ظاهر خودسرانه اجرای قانون قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]در هفته های اخیر تعدادی از the تحت فشار شدید و ظاهرا خودسرانه اعمال قانون قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Yeltsin's alliance between the oligarchs and international capital is ending.
[ترجمه گوگل]اتحاد یلتسین بین الیگارش ها و سرمایه بین المللی در حال پایان است
[ترجمه ترگمان]اتحاد یلتسین بین the و پایتخت بین المللی به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In beg double oligarch when play chess of ancient Nuo rich is bit more balanced, used reseau to search algorithm and reaction curve law.
[ترجمه گوگل]در الیگارش دوگانه التماس، هنگامی که شطرنج نوو ریچ باستانی بازی می کند کمی متعادل تر است، از reseau برای جستجوی الگوریتم و قانون منحنی واکنش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بازی شطرنج غنی از نژاد کهن کمی متعادل است، از reseau برای جستجوی الگوریتم جستجوی و قانون منحنی واکنش استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The competition of oligarch and cooperative behavior are the spadework object with industrial academic organization.
[ترجمه گوگل]رقابت الیگارشی و رفتار تعاونی، موضوع کار با سازمان دانشگاهی صنعتی است
[ترجمه ترگمان]رقابت of و رفتار تعاونی، شی spadework با سازمان آکادمیک صنعتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And this kind of need, also make oligarch is formed in the confluence with ceaseless agency.
[ترجمه گوگل]و این نوع نیاز، الیگارشی نیز در تلاقی با عاملیت بی وقفه شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]و این نوع نیاز نیز در تلاقی با نهاده ای پیوسته شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was the most famous financial oligarch in American history.
[ترجمه گوگل]او مشهورترین الیگارش مالی در تاریخ آمریکا بود
[ترجمه ترگمان]او مشهورترین oligarch مالی در تاریخ آمریکا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But there will always be another oligarch to take the place of the fallen.
[ترجمه گوگل]اما همیشه یک الیگارشی دیگر وجود خواهد داشت که جای کشته شدگان را بگیرد
[ترجمه ترگمان]اما همیشه جای دیگری هست که محل سقوط را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Competition double oligarch times is entered gradually turn white - hot.
[ترجمه گوگل]رقابت دو بار الیگارشی وارد شده است به تدریج تبدیل به سفید - داغ
[ترجمه ترگمان]رقابت دو بار به تدریج سفید می شود و به تدریج سفید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Russia even has its own mammoth "oligarch" – palaeontologist Fedor Shidlovsky.
[ترجمه گوگل]روسیه حتی "الیگارش" ماموت خود را دارد - دیرینه شناس فدور شیدلوفسکی
[ترجمه ترگمان]روسیه حتی mammoth own Fedor Fedor را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thanks to Macaulay, he lives in history as the very type of a Whig oligarch.
[ترجمه گوگل]به لطف مکالی، او در تاریخ به عنوان یک الیگارشی ویگ زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]به لطف مکولی، او در تاریخ به عنوان یک نوع ویگ از ویگ زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is too late to crack down on the oligarchs or seize their ill-gotten gains.
[ترجمه گوگل]برای سرکوب الیگارشی ها یا تصاحب دستاوردهای نامناسب آنها خیلی دیر شده است
[ترجمه ترگمان]خیلی دیر است که با the برخورد کنیم و یا دستاوردهای ill را بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After reining in the regional barons and tackling the business oligarchs, Mr Putin read the riot act to the generals.
[ترجمه گوگل]آقای پوتین پس از مهار بارون های منطقه و مقابله با الیگارش های تجاری، قانون شورش را برای ژنرال ها خواند
[ترجمه ترگمان]آقای پوتین پس از مهار خاوندان منطقه ای و برخورد با the تجاری، اقدام شورش علیه ژنرال ها را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They fill their campaign coffers with money from the oligarchs and monopolists of timber, railroad, utilities and mining.
[ترجمه گوگل]آنها خزانه مبارزات انتخاباتی خود را با پول الیگارشی ها و انحصار طلبان چوب، راه آهن، آب و برق و معادن پر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها صندوق های انتخاباتی خود را با پول از the و monopolists الوار، راه آهن، تاسیسات و معادن پر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Applied game theory analyses the market strength that studied market of oligarch competition electric power.
[ترجمه گوگل]تئوری بازی های کاربردی قدرت بازاری را تحلیل می کند که بازار رقابت الیگارشی قدرت الکتریکی را مورد مطالعه قرار داده است
[ترجمه ترگمان]تیوری بازی کاربردی قدرت بازار را تجزیه و تحلیل می کند که بازار نیروی الکتریکی رقابتی oligarch را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who holds power in an oligarchy

پیشنهاد کاربران

سرمایه دارهای رانت خوار وابسته به دولت
( especially in Russia ) a very rich business leader with a great deal of political influence
یک رییس خیلی پول دار تجاری، با نفوذ خیلی زیاد سیاسی ( بویژه در روسیه ) ، الیگارش
He tells the story of the new Russian oligarchs and how they amassed enormous fortunes when the Soviet Union broke up.
...
[مشاهده متن کامل]

The Russian oligarchs spent money on London real estate.
The football club was bought by a Russian oligarch in 2003.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/oligarch
خَرپول حکومتی

بپرس