انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
Olid /ˈɒlɪd/ ( adj - literary ) – meaning: foul - smelling.
بد بو؛ متعفن؛ گندیده؛ بوی نامطبوع؛ بوی گند
Example 1: 👇
The olid stench from the trash dump made it difficult to breathe.
بوی گندِ سطل زباله نفس کشیدن را سخت می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
Example 2: 👇
As soon as we opened the old refrigerator, an olid wave of spoiled food hit our noses.
به محض اینکه در یخچال قدیمی را باز کردیم، موجی از بوی نامطبوعِ مواد غذایی فاسد به دماغمان رسید.
Example 3: 👇
They were locked up in an olid cell.
آنها در یک سلول بد بو حبس شده بودند.
بد بو؛ متعفن؛ گندیده؛ بوی نامطبوع؛ بوی گند
بوی گندِ سطل زباله نفس کشیدن را سخت می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
به محض اینکه در یخچال قدیمی را باز کردیم، موجی از بوی نامطبوعِ مواد غذایی فاسد به دماغمان رسید.
آنها در یک سلول بد بو حبس شده بودند.