سبزی فروشی (اسم)
greengrocery, olericulture
سبزیکاری (اسم)
olericulture
فرااوردن و نگاهداری سبزیجات (اسم)
olericulture
olericulture
/ˈɑːlərəkʌltʃər//ˈɒlərɪkʌltʃə/
معنی: سبزی فروشی، سبزیکاری، فرااوردن و نگاهداری سبزیجات
معانی دیگر: فراوردن و نگاهداری سبزیجات
مترادف ها
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
سبزی کاری علمی / علم پرورش سبزیجات خوراکی
در زبان محاوره ای:
کشت سبزیجات، باغبانی سبزی، تولید سبزیجات خوراکی
🔸 تعریف ها:
1. ( کشاورزی – علمی ) :
شاخه ای از علوم باغبانی که به تولید، نگهداری، برداشت، و بازاریابی سبزیجات خوراکی غیرچوبی می پردازد
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Olericulture involves growing vegetables like tomatoes, carrots, and spinach.
سبزی کاری علمی شامل پرورش سبزیجاتی مثل گوجه فرنگی، هویج و اسفناجه.
2. ( کاربردی – تخصصی ) :
تمرکز بر سبزیجاتی که در چرخه ی غذایی روزمره نقش دارند، از مرحله ی بذر تا فروش در بازار
مثال: Advances in olericulture have improved greenhouse vegetable production.
پیشرفت های سبزی کاری علمی باعث بهبود تولید سبزیجات گلخانه ای شده.
🔸 مترادف ها:
vegetable science – edible plant cultivation – herbaceous crop production – horticultural vegetable farming
سبزی کاری علمی / علم پرورش سبزیجات خوراکی
در زبان محاوره ای:
کشت سبزیجات، باغبانی سبزی، تولید سبزیجات خوراکی
🔸 تعریف ها:
1. ( کشاورزی – علمی ) :
شاخه ای از علوم باغبانی که به تولید، نگهداری، برداشت، و بازاریابی سبزیجات خوراکی غیرچوبی می پردازد
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Olericulture involves growing vegetables like tomatoes, carrots, and spinach.
سبزی کاری علمی شامل پرورش سبزیجاتی مثل گوجه فرنگی، هویج و اسفناجه.
2. ( کاربردی – تخصصی ) :
تمرکز بر سبزیجاتی که در چرخه ی غذایی روزمره نقش دارند، از مرحله ی بذر تا فروش در بازار
مثال: Advances in olericulture have improved greenhouse vegetable production.
پیشرفت های سبزی کاری علمی باعث بهبود تولید سبزیجات گلخانه ای شده.
🔸 مترادف ها: