صفت ( adjective )
• (1) تعریف: superlative of old.
• (2) تعریف: born or come into being before all others in a particular group.
• متضاد: youngest
• متضاد: youngest
- his oldest daughter
[ترجمه ...] دختر بزرگ تر اش|
[ترجمه گوگل] دختر بزرگش[ترجمه ترگمان] دختر بزرگش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- the oldest kitten
[ترجمه bh] سالخورده ترین گربه|
[ترجمه 🇮🇷M.B🇮🇷] بزرگترین بچه گربه|
[ترجمه گوگل] مسن ترین بچه گربه[ترجمه ترگمان] پیرترین بچه گربه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید