1. ten old-fashioned propeller planes
ده هواپیمای قدیمی ملخ دار
2. the old-fashioned methods of teaching languages
روش های کهنه ی آموزش زبان
3. his mother's family was old-fashioned and religious
خانواده ی مادرش محافظه کار و مذهبی بودند.
4. she was wearing an old-fashioned dress
او پیراهن از مد افتاده ای پوشیده بود.
5. Warm hearted wishes for an old fashioned Christmas and a happy New Year filled with all your favorite things.
[ترجمه گوگل]آرزوهای صمیمانه برای کریسمس قدیمی و سال نو مبارک پر از همه چیزهای مورد علاقه شما
[ترجمه ترگمان]آرزوی قلبی شاد برای یک کریسمس قدیمی و سال نو و سال نو را با همه چیزهای مورد علاقه ت پر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Brilliant teamwork and old fashioned grit got the team a last minute point.
[ترجمه گوگل]کار تیمی درخشان و سخت کوشی قدیمی، امتیاز لحظه آخری را برای تیم به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]یک کار تیمی عالی و grit قدیمی تیم را برای آخرین لحظه به دست اورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Public rooms include a cosy old fashioned bar and a magnificent antique salon with piano, overlooking the garden.
[ترجمه گوگل]اتاقهای عمومی شامل یک بار قدیمی دنج و یک سالن عتیقه باشکوه با پیانو، مشرف به باغ است
[ترجمه ترگمان]اتاق های عمومی شامل یک نوار سبک قدیمی و یک سالن مجلل قدیمی با پیانو و مشرف به باغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is a simple pensione where old fashioned virtues of friendly service and warm hospitality have not been forgotten.
[ترجمه گوگل]این یک پانسیون ساده است که در آن فضایل قدیمی خدمات دوستانه و مهمان نوازی گرم فراموش نشده است
[ترجمه ترگمان]این یک pensione ساده است که در آن فضائل قدیمی خدمات دوستانه و مهمان نوازی گرم فراموش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Call me old fashioned, but I find this terribly sad.
[ترجمه گوگل]من را قدیمی خطاب کنید، اما به نظر من این بسیار غم انگیز است
[ترجمه ترگمان]، بهم زنگ بزن قدیمی ولی اینو خیلی ناراحت می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Apart from its legs it resembled an old fashioned typewriter with a carriage and Qwerty keyboard.
[ترجمه گوگل]جدا از پاهایش شبیه یک ماشین تحریر قدیمی با کالسکه و کیبورد Qwerty بود
[ترجمه ترگمان]به غیر از پاهایش شبیه یک ماشین تحریر قدیمی بود با یک کالسکه و یک صفحه کلید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The closer you get to old fashioned power politics, the more the classic assets of old fashioned power matter.
[ترجمه گوگل]هرچه به سیاستهای قدیمی قدرت نزدیکتر میشوید، داراییهای کلاسیک قدرت قدیمی اهمیت بیشتری پیدا میکنند
[ترجمه ترگمان]هرچه نزدیک تر شوید به قدرت قدیمی و قدیمی قدرت قدیمی قدرت قدیمی بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But his dark rimmed glasses and old fashioned looks belie a career spent one step ahead.
[ترجمه گوگل]اما عینکهای تیره و ظاهر قدیمیاش نشان میدهد که یک قدم جلوتر از این حرفه بوده است
[ترجمه ترگمان]اما عینک دسته dark و ظاهر قدیمی او یک قدم در پیش روی هم گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The sink was squared-off and old fashioned, with a white splashback and a tilting mirror.
[ترجمه گوگل]سینک مربعی شکل و قدیمی بود، با پشتی سفید و آینه کج
[ترجمه ترگمان]ظرف شویی صاف و قدیمی بود با یک آینه سفید و یک آینه کج و معوج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Or it could be just an old fashioned pile-up.
[ترجمه گوگل]یا می تواند فقط یک انباشته قدیمی باشد
[ترجمه ترگمان] یا شاید فقط یه تیکه قدیمی از مد افتاده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Ballantyne's style is old fashioned and Golding's is more modern and up to date.
[ترجمه گوگل]سبک Ballantyne قدیمی است و Golding's مدرن تر و به روزتر است
[ترجمه ترگمان]سبک Ballantyne قدیمی است و گلدینگ در آن زمان مدرن و مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید