ogre

/ˈoʊɡə//ˈəʊɡə/

معنی: غول، ادمخوار، غول پیکر، ادم موحش
معانی دیگر: (در افسانه و داستان های جن و پری) عفریت، آدمخوار، دیو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ogreish (adj.), ogreishly (adv.)
(1) تعریف: an ugly giant or monstrous person that eats people, esp. one in folk tales and children's stories.
مشابه: beast, bogeyman, Cyclops, ghoul, giant, Minotaur, monster

(2) تعریف: an especially evil, hideous, or cruel person.
مترادف: barbarian, beast, demon, fiend, miscreant, monster, savage
مشابه: brute, cutthroat, ghoul

جمله های نمونه

1. the prodigious size of the white ogre
هیکل سهمگین دیو سفید

2. Her father sounded like a real ogre.
[ترجمه گوگل]صدای پدرش شبیه یک غول واقعی بود
[ترجمه ترگمان] پدرش مثل یه غول واقعی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My boss is a real ogre.
[ترجمه گوگل]رئیس من یک غول واقعی است
[ترجمه ترگمان] رئیسم یه غول واقعیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ogre demanded the annual sacrifice of a young village lass to satisfy his blood lust.
[ترجمه گوگل]غول خواستار قربانی کردن سالانه یک زن جوان روستایی برای ارضای شهوت خون خود شد
[ترجمه ترگمان]غول خواستار فداکاری سالانه یک دختر روستایی جوان شد تا شهوت خونش را ارضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps he was not just another male ogre, after all.
[ترجمه گوگل]شاید او فقط یک غول مرد دیگر نبود
[ترجمه ترگمان]شاید او فقط یک غول مرد دیگر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cat had to deal with the ogre.
[ترجمه گوگل]گربه مجبور شد با غول ها دست و پنجه نرم کند
[ترجمه ترگمان]گربه با غول برخورد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ogre became so wealthy by being a great landowner; people had to pay tribute to him to get any-thing.
[ترجمه گوگل]غول با داشتن یک زمیندار بزرگ بسیار ثروتمند شد مردم باید برای به دست آوردن هر چیزی به او ادای احترام می کردند
[ترجمه ترگمان]غول از این که یک مالک بزرگ بود ثروتمند شد؛ مردم مجبور بودند به او احترام بگذارند تا هر چیزی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The giant: An ogre, mean and ugly.
[ترجمه گوگل]غول: غول، پست و زشت
[ترجمه ترگمان] غول، بدجنس، زشت و زشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ogre bands are often recruited as mercenaries into the Empire's armies, where their great strength is highly valued.
[ترجمه گوگل]گروه های Ogre اغلب به عنوان مزدور در ارتش امپراتوری استخدام می شوند، جایی که قدرت بزرگ آنها بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]گروه های Ogre اغلب به عنوان سرباز مزدور در ارتش های امپراطوری استخدام می شوند، که در آن قدرت عظیم آن ها بسیار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You know, he is seen as an ogre.
[ترجمه گوگل]می دانید، او به عنوان یک غول دیده می شود
[ترجمه ترگمان] میدونی، اون مثل یه غول دیده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In fact, it was the ogre who owned the land that the king had just driven through.
[ترجمه گوگل]در واقع، این غول بود که مالک زمینی بود که پادشاه به تازگی از آن عبور کرده بود
[ترجمه ترگمان]در واقع، اون هیولایی بود که صاحب زمین شده بود که پادشاه تازه از آن عبور کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The swamp will flow with ogre blood this day!
[ترجمه گوگل]مرداب با خون غول این روز جاری خواهد شد!
[ترجمه ترگمان]این روزها مرداب با خون غول جریان پیدا می کنه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ogden, our ogre nanny, was very gentle with young Jonathon.
[ترجمه گوگل]اوگدن، پرستار بچه ما، با جاناتون جوان بسیار مهربان بود
[ترجمه ترگمان]اگدن، پرستار غول ما، خیلی آرام با Jonathon جوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But for every ogre that fell, It'seemed three more took its place.
[ترجمه گوگل]اما به ازای هر غول که افتاد، به نظر می‌رسید که سه غول دیگر جای آن را گرفتند
[ترجمه ترگمان]اما برای هر غول که می افتاد، به نظر می رسید که سه تای دیگر جای خود را گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You will not ruin things this time, ogre. Kill it.
[ترجمه گوگل]تو این بار همه چیز را خراب نمی کنی، غول بکشش
[ترجمه ترگمان] تو این دفعه چیزها رو خراب نمی کنی، غول بکشش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غول (اسم)
hole, ear, cave, cavern, corral, bogy, giant, ogre, colossus, ghoul, gargantua, bugaboo, hobgoblin

ادمخوار (اسم)
ogre, cannibal, fee-faw-fum, man-eater

غول پیکر (اسم)
ogre, colossus, gargantua, warlock, titan

ادم موحش (اسم)
ogre

انگلیسی به انگلیسی

• hideous and cruel man, monster; man-eating giant in fairy tales and folklore
an ogre is a character in fairy stories who is large, cruel, and frightening.
an ogre is also a person or situation that you find very frightening.

پیشنهاد کاربران

An ogre is a fictional creature often depicted as a large, ugly, and brutish humanoid monster. The term is used to describe someone or something that is intimidating or fearsome.
غول پیکر موجودی خیالی است که اغلب به صورت یک هیولای انسان نما بزرگ، زشت و بی رحم به تصویر کشیده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

این اصطلاح برای توصیف کسی یا چیزی که ترسناک یا خوفناک است استفاده می شود.
مثال؛
That guy at the gym is an absolute ogre. I wouldn’t want to mess with him.
In a fantasy novel, a character might encounter an ogre and say, “I had never seen such a terrifying ogre before. ”
A person might use the term to describe a difficult task, saying, “That project is an ogre to tackle. ”

ogre
غضب ( فلسفه و الهیات )
Orc vs Ogre خیلی به هم شباهت دارن
تصاویرش رو براتون میزارم
ogreogreogre
شاخ یک موضوع و آدم کار بلد
The notion of film producers as the ogre of the movie business. . .
An ogre ( feminine: ogress ) is a legendary monster usually depicted as a large, hideous, man - like being that eats ordinary human beings, especially infants and children. Ogres frequently feature in mythology, folklore, and fiction throughout the world
...
[مشاهده متن کامل]

noun
[count]
1 : an ugly giant in children's stories that eats people
2 : someone or something that is very frightening, cruel, or difficult to deal with
The book portrays their father as an ogre who mistreated them.
the ogre of inflation
عفریت - غول آدمخوار
اُگِر

دیو آدمخوار

بپرس