oftentimes

/ˈɒfənˌtaɪmz//ˈɒfənˌtaɪmz/

معنی: غالب اوقات
معانی دیگر: رجوع شود به: often، بارها، خیلی اوقات، بسی، کرارا، اغلب، بسیار

بررسی کلمه

قید ( adverb )
مشتقات: ofttimes (adv.)
• : تعریف: on numerous occasions; often.
مشابه: often

جمله های نمونه

1. experience oftentimes allays our fear of the unknown
تجربه اغلب ترس ما را از ناشناخته ها تخفیف می دهد.

2. The best is oftentimes the enemy of the good.
[ترجمه گوگل]بهترین ها اغلب دشمن خوبی هاست
[ترجمه ترگمان]بهترین چیز در غالب اوقات دشمن خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Oftentimes I have to wait more than twenty minutes for a bus.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات باید بیش از بیست دقیقه برای اتوبوس منتظر بمانم
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات باید بیش از بیست دقیقه صبر کنم تا یک اتوبوس بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oftentimes, I wouldn't even return the calls.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات، حتی به تماس‌ها پاسخ نمی‌دهم
[ترجمه ترگمان]من حتی جواب تلفن را هم نمی دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the workplace, for example, there oftentimes are no accommodations for people who have the responsibilities of parenthood.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در محل کار، اغلب اوقات برای افرادی که مسئولیت های والدینی را بر عهده دارند، هیچ امکاناتی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]برای مثال در محل کار، اغلب هیچ محل سکونت برای افرادی وجود ندارد که مسیولیت والدینی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The most unfortunate, the most destructive, and oftentimes the most stubbornly-fought conflicts are those of an intra-provincial or civil character.
[ترجمه گوگل]تاسف بارترین، مخرب ترین، و اغلب سرسختانه ترین درگیری ها، درگیری های درون استانی یا مدنی است
[ترجمه ترگمان]The، the، و اغلب اوقات the ترین درگیری ها، آن هایی هستند که ماهیتی درونی یا مدنی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oftentimes, these products are out of date almost as soon as they come on the market.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات، این محصولات تقریباً به محض ورود به بازار از رده خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات، این محصولات تقریبا به محض اینکه وارد بازار می شوند خارج از تاریخ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. C . Oftentimes Julian has very strange behavior.
[ترجمه گوگل]سی جولیان اغلب رفتارهای عجیبی دارد
[ترجمه ترگمان]ج اغلب اوقات میلادی رفتار بسیار عجیبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For oftentimes it had caught him: and he was kept bound with chains and in fetters; and he brake the bands, and was driven of the devil into the wilderness.
[ترجمه گوگل]زیرا بارها او را گرفتار کرده بود و او باندها را شکست و شیطان به بیابان رانده شد
[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات او را دستگیر کرده بود؛ و او را با زنجیر و زنجیر بسته نگه می داشت؛ و دسته دسته را به هم وصل می کرد و شیطان را به صحرا رانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They can finish the training oftentimes without any injuries.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند تمرین را اغلب بدون هیچ آسیبی به پایان برسانند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند این آموزش را اغلب بدون هیچ جراحتی به اتمام برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oftentimes, their pile-up documents are just papers which should have been thrown into the waste basket a long time ago.
[ترجمه گوگل]اغلب اسناد انباشته آنها فقط کاغذهایی است که باید مدتها پیش در سبد زباله انداخته می شد
[ترجمه ترگمان]Oftentimes و مدارک آن ها فقط کاغذی هستند که مدت ها پیش باید به سطل زباله انداخته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Oftentimes, these fossils are not made available to science at all.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات، این فسیل ها اصلاً در دسترس علم قرار نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات، این فسیل ها برای علم در دسترس نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oftentimes, we come across difficulties in life because we have not listened to our parents.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات به دلیل اینکه به حرف والدین خود گوش نداده ایم، در زندگی با مشکلاتی مواجه می شویم
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات، ما در زندگی با مشکلاتی مواجه می شویم، چون به والدین خود گوش نکردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غالب اوقات (قید)
often, oftentimes, ofttimes

انگلیسی به انگلیسی

• often

پیشنهاد کاربران

این دو تا کلمه بهم نمی چسبه
often times ,
خیلی اوقات
مثال:
Oftentimes I have to wait more than twenty minutes for a bus.
خیلی اوقات من باید بیش از بیست دقیقه برای یک اتوبوس منتظر بمانم.
اغلب اوقات
✅غالب اوقات
1 ) ?Do you often wear make - up
Well, I wear make - up but not 🟡oftentimes, only when there are some important or formal events and I’m not into putting on heavy make - up. That’s just not my personality. If I use some cosmetics, I’m more into applying foundation on my face and a little stroke of lip gloss on my lips. And that’s enough for me!
...
[مشاهده متن کامل]

How do you usually spend time when you’re by ( 2 yourself?
Oftentimes🟡 I’m working though. I like to work when other people aren’t around because I don’t have as many distractions. My time alone proves to be extremely valuable because I’m able to focus really well

بپرس