• : تعریف: of or denoting a system of legalized betting, esp. on horse racing, at locations other than race tracks.
انگلیسی به انگلیسی
• far from the correct path; far from the solution (to a problem)
پیشنهاد کاربران
When someone is “off track, ” it means they are not following the intended path or have deviated from the planned route. مسیر مورد نظر را دنبال نکردن یا از مسیر برنامه ریزی شده منحرف شدن. خارج شدن از مسیر درست ... [مشاهده متن کامل]
مثال؛ We’re behind schedule and off track. A hiker might say, “I think we’re off track, we should turn around. ”
منحرف، بیراهه، کژراهه
از رده خارج بودن از دور خارج بودن زوال در رفته ( در مورد اشیا از جمله: شیشه اتومبیل )
از مرحله پرت بودن You're off track : از مرحله خیلی پرتی / تو باغ نیستی