واژه **offload** در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که بسته به زمینه استفاده متفاوت است:
👈 1. لجستیک و حمل و نقل
در این زمینه، آف لود به معنای **خالی کردن بار** از یک وسیله نقلیه مانند کشتی، کامیون یا قطار است. به عنوان مثال، "The cargo was offloaded at the dock" به معنای تخلیه کالاها از وسیله نقلیه است.
... [مشاهده متن کامل]
👈 2. دور انداختن اقلام غیر ضروری
این واژه همچنین می تواند به معنای **دور انداختن یا واگذار کردن** چیزی غیر ضروری باشد. مثلاً "He managed to offload some old furniture onto a friend" به این معناست که مالکیت اقلامی که دیگر نیازی به آن ها نیست، به شخص دیگری منتقل شده است.
👈 3. انتقال داده
در دنیای فناوری، آف لود به معنای **انتقال داده** از یک دستگاه به دستگاه دیگر است، مانند I need to offload the photos from my camera to my computer.
👈 4. اشتراک گذاری بارهای عاطفی
این واژه می تواند به صورت مجازی نیز استفاده شود و به معنای **به اشتراک گذاشتن مشکلات یا بارهای عاطفی** با دیگران باشد، مانند "It's nice to have someone you can offload your problems onto".
به طور کلی، آف لود شامل عمل انتقال یا تخلیه اقلام است، چه این اقلام فیزیکی باشند، چه اشیاء غیر ضروری، داده ها یا بارهای عاطفی.
👈 1. لجستیک و حمل و نقل
در این زمینه، آف لود به معنای **خالی کردن بار** از یک وسیله نقلیه مانند کشتی، کامیون یا قطار است. به عنوان مثال، "The cargo was offloaded at the dock" به معنای تخلیه کالاها از وسیله نقلیه است.
... [مشاهده متن کامل]
👈 2. دور انداختن اقلام غیر ضروری
این واژه همچنین می تواند به معنای **دور انداختن یا واگذار کردن** چیزی غیر ضروری باشد. مثلاً "He managed to offload some old furniture onto a friend" به این معناست که مالکیت اقلامی که دیگر نیازی به آن ها نیست، به شخص دیگری منتقل شده است.
👈 3. انتقال داده
در دنیای فناوری، آف لود به معنای **انتقال داده** از یک دستگاه به دستگاه دیگر است، مانند I need to offload the photos from my camera to my computer.
👈 4. اشتراک گذاری بارهای عاطفی
این واژه می تواند به صورت مجازی نیز استفاده شود و به معنای **به اشتراک گذاشتن مشکلات یا بارهای عاطفی** با دیگران باشد، مانند "It's nice to have someone you can offload your problems onto".
به طور کلی، آف لود شامل عمل انتقال یا تخلیه اقلام است، چه این اقلام فیزیکی باشند، چه اشیاء غیر ضروری، داده ها یا بارهای عاطفی.
چیزی را به کسی قالب کردن؛
چیزی را به کسی انداختن
چیزی را به کسی انداختن
قالب کردن
رایانش سپاری: امروزه کامپیوترها انواع کارها شامل محاسبه، پردازش الگوریتم های مختلف، ارتباط های شبکه ای و انتقال داده را انجام می دهند. اگر همه انواع این کارهای متنوع را بر روی هم رایانش بنامیم، در این صورت رایانش سپاری می تواند معادل مناسبی در حوزه علوم و مهندسی رایانش باشد.
واگذار کردن
خلاص شدن از ( شر ) چیزی، انتقال دادن ( کار یا بار به دیگری )
تخلیه بار ( unload )
چیزی به کسی انداختن
با کسی درد و دل کردن
چیزی به کسی انداختن
با کسی درد و دل کردن
شر بار یا ناراحتی ات را روی کسی دیگه انداختن .
( اندوه یا مشکلات یا هزینه را ) سر کسی خالی کردن ( سرازیر کردن )
مثال :these programs offload the cost of dispute resolution onto the parties
این برنامه ها هزینه حل اختلاف را بر سر طرفین تحمیل ( سرازیر ) می کنند
مثال :these programs offload the cost of dispute resolution onto the parties
این برنامه ها هزینه حل اختلاف را بر سر طرفین تحمیل ( سرازیر ) می کنند
برون سپاری بار. در شبکه کامپیوتری، انجام کار محاسباتی یک گره ( بدلیل محدودیت منابع گره ) ، توسط گره یا گره های دیگر گفته می شود.
حذف یک برنامه و در عین حال نگهداری اسناد و داده های آن برنامه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)