🔹 معادل فارسی : رسماً در رابطه بودن / نامزد رسمی داشتن / متعلق به کسی بودن ( از نظر عاطفی یا قانونی )
( مالکیت یا رزرو – کاربرد غیرعاطفی ) : در زمینه های غیرعاطفی، spoken for به چیزی اشاره داره که قبلاً رزرو یا ادعا شده—مثل صندلی، کالا، یا فرصت شغلی. مثال: “That seat is spoken for. ” یعنی �اون صندلی قبلاً رزرو شده. �
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مثال ها:
After the proposal, she posted: ‘I’m officially spoken for 💍’ بعد از خواستگاری، نوشت: �رسماً مال خودشه 💍�
He’s officially spoken for—wedding date is set! اون رسماً در رابطه ست—تاریخ عروسی مشخص شده!
Sorry, this apartment is officially spoken for. متأسفم، این آپارتمان رسماً رزرو شده.
🔹 مترادف ها: taken – engaged – off the market – committed – spoken for
( مالکیت یا رزرو – کاربرد غیرعاطفی ) : در زمینه های غیرعاطفی، spoken for به چیزی اشاره داره که قبلاً رزرو یا ادعا شده—مثل صندلی، کالا، یا فرصت شغلی. مثال: “That seat is spoken for. ” یعنی �اون صندلی قبلاً رزرو شده. �
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مثال ها:
After the proposal, she posted: ‘I’m officially spoken for 💍’ بعد از خواستگاری، نوشت: �رسماً مال خودشه 💍�
He’s officially spoken for—wedding date is set! اون رسماً در رابطه ست—تاریخ عروسی مشخص شده!
Sorry, this apartment is officially spoken for. متأسفم، این آپارتمان رسماً رزرو شده.
🔹 مترادف ها: taken – engaged – off the market – committed – spoken for