offering

/ˈɒfərɪŋ//ˈɒfərɪŋ/

معنی: ارائه، پیشکش
معانی دیگر: پیشنهاد، باز نمود، هدیه، دهش، صدقه، خیرات، اعانه، هر چه که در معرض فروش است، - فروشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of making an offer.
مشابه: offer, tender

(2) تعریف: that which is offered, either as a gift or for sale.
مشابه: bid, offer

(3) تعریف: a contribution, usu. made to a church.
مشابه: collection

(4) تعریف: that which is offered as part of religious worship.

جمله های نمونه

1. offering evidence in disproof of a claim
ارائه ی مدارک در رد یک ادعا

2. a freewill offering of money and food
اهدای اختیاری پول و خوراک

3. they are offering their house for sale
آنها خانه ی خود را به معرض فروش گذاشته اند.

4. they sweetened the deal by offering an interest-free loan
آنان با دادن پیشنهاد وام بی بهره معامله را پذیرفتنی تر کردند.

5. Several companies are offering new, entry-level models in hopes of attracting more buyers.
[ترجمه گوگل]چندین شرکت به امید جذب خریداران بیشتر، مدل های جدید و ابتدایی ارائه می کنند
[ترجمه ترگمان]چندین شرکت به امید جذب خریداران بیشتر، مدل های جدیدی در سطح ورود ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are offering a reward for the return of their cat.
[ترجمه گوگل]آنها برای بازگشت گربه خود جایزه می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها پاداشی برای بازگشت گربه خود ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's offering to pay so who am I to argue?
[ترجمه گوگل]او به او پیشنهاد پرداخت می دهد، پس من کی هستم که بحث کنم؟
[ترجمه ترگمان]او می خواهد به من پول بدهد تا من با چه کسی بحث کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Miss as miss, miss read as offering, the chief read do not read.
[ترجمه گوگل]خانم به عنوان خانم، خانم به عنوان پیشکش خوانده شود، رئیس خوانده نخواند
[ترجمه ترگمان]دوشیزه کرافرد خواندن را خواند و گفت: دوشیزه خانم، دوشیزه خانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thanks for offering, but I have other plans.
[ترجمه گوگل]ممنون از پیشنهادت، اما من برنامه های دیگری دارم
[ترجمه ترگمان]ممنون که پیشنهاد دادی، اما من برنامه های دیگه ای دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We take great pride in offering the best service in town.
[ترجمه گوگل]ما به ارائه بهترین خدمات در شهر افتخار می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما افتخار بزرگی در پیشنهاد خدمت به شهر داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The company is now offering to double-glaze the windows for £900.
[ترجمه گوگل]این شرکت اکنون شیشه های دوجداره را به قیمت 900 پوند پیشنهاد می دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت اکنون عرضه ۹۰۰ پوند از پنجره ها را به ۹۰۰ پوند ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I join with all your friends in offering my sincere congratulations on your graduation. The world needs young people today with vision and courage to help build a better place for humanity. Wish you well in all your undertakings and hope that you will find your career a source of great joy and happiness.
[ترجمه گوگل]من به همراه همه دوستان شما بابت فارغ التحصیلی شما صمیمانه تبریک می گویم جهان امروز به جوانانی با بینش و شجاعت نیاز دارد تا به ساختن مکانی بهتر برای بشریت کمک کنند برای شما آرزوی موفقیت در تمام تعهدات خود دارم و امیدوارم که شغل خود را منبع شادی و خوشبختی بزرگی بیابید
[ترجمه ترگمان]همراه با تمام دوستانتان در ارائه تبریک صمیمانه من به فارغ التحصیلی خود، به آن ها ملحق می شوم جهان امروز به جوانان با بصیرت و شهامت نیاز دارد تا به ایجاد یک مکان بهتر برای بشریت کمک کند بهترین ها را برای شما آرزو کنید و امیدوار باشید که شغل خود را منبع شادی و شادی فراوان خواهید یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You should be very wary of people offering cheap tickets.
[ترجمه گوگل]شما باید نسبت به افرادی که بلیط ارزان ارائه می دهند بسیار محتاط باشید
[ترجمه ترگمان]شما باید خیلی احتیاط کنید که مردم بلیت های ارزان رو پیشنهاد کنین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We were cold-called by a company offering savings on our phone bill.
[ترجمه گوگل]شرکتی که در قبض تلفن ما پس انداز می کرد با ما تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]ما سرما خورده بودیم که توسط شرکتی که هزینه phone رو بهمون داده بود، سرد شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many hotels are offering discounts in an attempt to attract punters/pull in the punters.
[ترجمه گوگل]بسیاری از هتل‌ها تخفیف‌هایی ارائه می‌دهند تا بازیکنان را جذب کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از هتل ها در تلاش برای جذب punters \/ کشش در the تخفیف ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارائه (اسم)
show, offer, representation, presentation, exhibition, presentment, showing, exposure, offering

پیشکش (اسم)
present, offer, gift, offering

انگلیسی به انگلیسی

• sacrifice; donation; present, gift
you can refer to something that has been specially provided as an offering.
an offering is also something that is offered to a god as a sacrifice.
see also offer.

پیشنهاد کاربران

cultural offerings
ارمغان فرهنگی
محصول/عرضه پیشنهادی
قربانی
پیشنهاد، توصیه
محصول و خدمت
ارائه
پیشنهاد دادن
عرضه محصولات
عرضه - ارائه
پیشنهادها ( عرضه کالا ( محصول یا خدمت ) )
Offering ideas
ارائه دادن ایده
Giving an idea
دادن ایده
پیشنهاد
بسته ای از محصولات و خدمات، بسته
"محصول" یا "خدمت" ی که شرکت در سبد محصول خود دارد و بابت آن درآمد کسب می کند.
تعارف کردن غذا
پیشنهاد فروش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس