offer up

پیشنهاد کاربران

To offer something willingly or voluntarily. It can also imply making a sacrifice or giving something up.
ارائه کردن چیزی به میل یا داوطلبانه. همچنین می تواند متضمن فداکاری یا کنار گذاشتن چیزی باشد.
... [مشاهده متن کامل]

“I’ll offer up my extra ticket to the concert. ”
In a discussion about charity, someone might say, “Let’s all offer up some donations to help those in need. ”
A person might offer up their opinion by saying, “I’ll offer up my thoughts on the matter. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-giving/
Offer up
نشان دهنده چیزی بودن
حاکی بودن
صدق کردن
همخوانی داشتن
Proverbs don't always offer up universal truth.
ضرب المثل ها همیشه با واقعیت جهانی همخوانی ندارند ( یعنی اینکه همه جا نمیشه گفت ی ضرب المثل درسته و با وقعیت موجود همخوانی داره )
پیشکش کردن
in pencance of their uprising each district shall "offer up" a male and female
برای جبران قیام خود، هر ناحیه یک مرد و یک زن را پیشکشش خواهد کرد
movie:The hunter games
Sacrifice = offer up
یعنی قربانی کردن
مثال :
I sacrifice my dreams in order to help other people.
= من رویاهایم را بخاطر کمک به دیگران قربانی کردم.
sacrifice ( اهدا/فداکردن )
هدیه شدن یا کردن
پیشکش شدن یا کردن
پیشنهاد شدن یا کردن
Offer up :show:describe
اصطلاح: ارائه کردن، فراهم کردن، قربانی کردن ( در راه خدا ) ، تشکر کردن
https://www. yourdictionary. com/offer - up

بپرس