[ترجمه گوگل]بهترین دفاع یک حمله خوب است [ترجمه ترگمان]بهترین دفاع یک جرم خوب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Do you know it is a very serious offence to impersonate a police officer?
[ترجمه mostafa] آیا میدانید جعل هویت پلیس یک عمل مجرمانه جدی است؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می دانید جعل هویت یک افسر پلیس جرم بسیار جدی است؟ [ترجمه ترگمان]آیا می دانید که جرم خود جعل هویت یک افسر پلیس است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is an offence to sell intoxicating liquor to anyone under the age of 1
[ترجمه حسین. م] فروش مشروبات الکلی به افراد کمتر از 1 سال جرم است.
|
[ترجمه گوگل]فروش مشروب مست کننده به افراد زیر 1 سال جرم است [ترجمه ترگمان]فروش مشروبات intoxicating به هر کس زیر ۱ سال، یک جرم محسوب می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was silly of Grace to take offence at our innocent remarks.
[ترجمه گوگل]این احمقانه بود که گریس از اظهارات بی گناه ما دلخور شد [ترجمه ترگمان]احمقانه بود که گریس به حرف های معصومانه ما اهانت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's an offence to hop the children up with drugs.
[ترجمه گوگل]تحریک کردن بچه ها با مواد مخدر جرم است [ترجمه ترگمان]این گناهی است که بچه ها را با مواد مخدر قاطی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Driving without a licence is an offence.
[ترجمه گوگل]رانندگی بدون گواهینامه تخلف است [ترجمه ترگمان]رانندگی بدون گواهی نامه جرم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The offence carries a maximum prison sentence of ten years.
[ترجمه گوگل]این جرم حداکثر ده سال حبس دارد [ترجمه ترگمان]این جرم حداکثر محکومیت زندان ده سال زندان را به همراه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Prosecution for a first minor offence rarely leads to imprisonment.
[ترجمه گوگل]پیگرد قانونی برای اولین جرم جزئی به ندرت منجر به حبس می شود [ترجمه ترگمان]تعقیب قانونی برای اولین جرم کوچک به ندرت منجر به حبس می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He committed another offence while he was out on bail .
[ترجمه گوگل]او در حالی که به قید وثیقه آزاد بود مرتکب جرم دیگری شد [ترجمه ترگمان]او مرتکب جرم دیگری شده بود در حالی که با ضمانت آزاد شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Offence is the best defence.
[ترجمه گوگل]حمله بهترین دفاع است [ترجمه ترگمان]Offence بهترین دفاع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. New legislation makes it an offence to carry guns.
[ترجمه گوگل]قانون جدید حمل اسلحه را جرم دانسته است [ترجمه ترگمان]قانون جدید باعث جرم حمل اسلحه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cathy was fined for her first offence.
[ترجمه گوگل]کتی به خاطر اولین تخلفش جریمه شد [ترجمه ترگمان]کتی اولین اهانت او را به خود جلب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The offence carries a jail/prison/life/5-year sentence.
[ترجمه گوگل]این جرم حبس / حبس / ابد / 5 سال حبس دارد [ترجمه ترگمان]این جرم، محکومیت زندان \/ زندان \/ محکومیت ۵ ساله را در بر دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دلخوری (اسم)
offense, annoyance, offence
قانون شکنی (اسم)
offense, offence
انگلیسی به انگلیسی
• attack; (sports) side that pursues (rather than defends); misdeed; insult; state of being offended; transgression (also offense) an offence is a crime; a formal use. if you give offence, you upset or embarrass someone. if you take offence, you are upset by something that someone says or does.
پیشنهاد کاربران
لانگمن دیکشنری : ۱ _ بی مزه Without taste ۲ _ ( میانه رو _ معتدل _ نرم خو ) عدم نشان دادن احساسات یا عقاید قوی به خصوص برای جلوگیری از توهین و دلخوری Showing no strong feelings or opinions especially so as to avoid giving offense ... [مشاهده متن کامل]
Example : 𝐓𝐡𝐞 𝐝𝐢𝐩𝐥𝐨𝐦𝐚𝐭'𝐬 𝐛𝐥𝐚𝐧𝐝 𝐬𝐭𝐚𝐭𝐞𝐦𝐞𝐧𝐭 𝐝𝐢𝐝 𝐧𝐨𝐭𝐡𝐢𝐧𝐠 𝐭𝐨 𝐜𝐚𝐥𝐦 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐢𝐭𝐮𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧 اظهارات میانه رو دیپلمات هیچ کاری برای آرام کردن وضعیت نکرد
1. جرم 2. حمله ( در ورزش ) 3. توهین
دلخوری
خط حمله
تخلف
اتهام
( در والیبال ) تهاجم ، استراتژی و تاکتیک هایی که به وسیله تیم کنترل کننده توپ استفاده می شود و شامل : سرویس، دریافت سرویس ، پاس دادن و آبشار می باشد.