• (1)تعریف: a year in which production or activity is less or worse than usual.
• (2)تعریف: a year during which no major election is held, esp. a presidential election.
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: سال غیرانتخاباتی / سال کم اهمیت / سال بدون رویداد اصلی در زبان محاوره ای: سال بی سروصدا، سالی که اتفاق مهمی نمی افته، سال بدون انتخابات بزرگ ________________________________________ ... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها: 1. ** ( سیاسی – انتخاباتی ) :** در آمریکا و برخی کشورها، به سالی گفته می شود که در آن **انتخابات ریاست جمهوری یا کنگره ی اصلی برگزار نمی شود**. معمولاً فقط انتخابات محلی یا ایالتی در جریان است. مثال: Voter turnout is usually lower in off - year elections. میزان مشارکت رأی دهندگان معمولاً در انتخابات سال های غیرانتخاباتی کمتر است. 2. ** ( عمومی – تقویمی ) :** به سالی اشاره دارد که در آن **رویدادهای بزرگ یا برنامه های اصلی** ( مثل المپیک یا جشنواره های خاص ) برگزار نمی شوند. مثال: The festival is held every two years, so this is an off - year. جشنواره هر دو سال یک بار برگزار می شه، پس امسال سال غیرجشنواره ایه. 3. ** ( اقتصادی – سازمانی ) :** گاهی برای اشاره به سالی که **عملکرد یا تولید کمتر از حد معمول** است. مثال: The company had an off - year with lower profits. شرکت سال کم بازدهی داشت و سود کمتری به دست آورد. ________________________________________ 🔸 مترادف ها: non - election year – lull year – gap year ( در معنای متفاوت ) – off - season year – quiet year