off time

/ˈɒfˈtaɪm//ɒftaɪm/

معنی: وقت ازاد
معانی دیگر: مرخصی

مترادف ها

وقت ازاد (اسم)
off time

تخصصی

[ریاضیات] مرخصی، زمان توقف، زمان خاموشی، وقت آزاد
[نفت] مدت قطع تولید

پیشنهاد کاربران

off time ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: زمان قطع
تعریف: زمانی که در آن فرستندة قطبش القایی قطع می شود و ولتاژ واپاشی در گیرنده اندازه گیری می شود

بپرس