off the top of my head

انگلیسی به انگلیسی

• i can't exactly remember right now without taking more time to think about it

پیشنهاد کاربران

تاجایی که میدونم؛تاجایی که یادم میاد
👈 تا جاییکه الان به ذهنم میاد …
Off the top of my head, I’d say that there are three bathrooms in my friend’s house.
تا جاییکه الان به ذهنم میاد، میتونم بگم که خونه دوستم سه تا حمام یادستشویی داره.
...
[مشاهده متن کامل]


I know a restaurant off the top of my head that serves the best pasta.
یه رستورانی و میشناسم که تا جایی که به ذهنم میاد بهترین پاستا رو دارن.

چیزی که به ذهنم میرسه اینه که
I know a restaurant off the top of my head that serves the best pasta.
without thinking بدون فکر کردن
حضور ذهن داشتن
We say 'off the top of my head' when we say ideas without much thought.
example:
Do you know what companies are hiring?
Off the top of my head, I think Sony is hiring.
تاجایی که الن یادمه
بدون فکر کردن طولانی درمورد چیزی یا نگاه کردن به چیزی که قبلا در موردش نوشته شده
immediately.
for example:
I can't remember off the top of my head.
that means:
I don't remember right now.
الان یادم نیست

چیزی که در همان لحظه به ذهن می رسد
( حضور ذهن )
همینطوری
I can't remember the name off the top of my head
من نمی تونم ان اسم را همینطوری به خاطر بیاورم
بدون فکرکردن حرف زدن. فی البداهه
I can't tell you off the top of my head
Beyond my understanding
می ترسم که کنترل اوضاع از دستم خارج شود
نوک زبونمه
اولین چیزی که به ذهنم رسید این است که. .
i cant think of anything right now
از حفظ, فی البداهه ، بداهتا، بی آمادگی
تا اون جایی که حضور ذهن دارم
همین الان ( به ذهنم رسید که )
فی البداهه ، بداهتا، بی آمادگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس