This phrase is used to describe a location or experience that is less commonly visited or known. مکان یا تجربه ای که کمتر دیده یا شناخته شده است.
ناشناخته
مثال؛
I love exploring off the beaten path destinations.
... [مشاهده متن کامل]
In a discussion about hiking, someone might recommend, “Try taking the trail that’s a bit off the beaten path for a more secluded experience. ”
A person describing a restaurant might say, “It’s tucked away and a bit off the beaten path, but the food is amazing. ”
جای بکر و خلوت
عقب افتاده
جایی که زیاد معروف و شناخته شده نیست synonym of unusual غیر معمولی عجیب غریب
مترادف با off the beaten track
1 - مسیر پرت و دور افتاده، مسیر آفرود، کوره راه، جای بکر و کمتر رفت و آمد شده، خارج از شهر و مسیر اصلی!
2 - غیر عادی، نا آشنا، بکر و دست نخورده، عجیب غریب!
مثال 1 ) We found a nice little Italian restaurant off the beaten path
... [مشاهده متن کامل]
ما یک رستوران ایتالیایی خوب و کوچک در یک جای پرت و دور افتاده پیدا کردیم!
مثال 2 )
Those places are off the beaten path and lack of tourism infrastructure
آن مکان ها غیرعادی/ نا آشنا و فاقد زیر ساخت توریستی هستند!
دور افتاده