off premise

پیشنهاد کاربران

🔹 خارج از محل سازمان / برون سازمانی / مبتنی بر فضای ابری ( در زبان محاوره ای: �داده ها رو دادن بیرون�، �سیستمشون روی کلوده�، �همه چی رو سپردن به شرکت دیگه� )
🔹 مثال ها:
They moved their data storage off - premise to reduce costs. برای کاهش هزینه ها، ذخیره سازی داده هاشون رو به خارج از سازمان منتقل کردن.
...
[مشاهده متن کامل]

Off - premise solutions are ideal for remote teams. راه حل های برون سازمانی برای تیم های دورکار عالی ان.
The company uses off - premise cloud services for scalability. شرکت برای مقیاس پذیری از خدمات ابری خارج از محل استفاده می کنه.
🔹 مترادف ها: Cloud - based / Remote - hosted / Third - party managed / External infrastructure

خارج از محدوده
برون‎منطقه‎ای / فرامنطقه‎ای/خارج از محل