1. There is an off chance of finding him at home.
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که او را در خانه پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]احتمال دارد که او را در خانه پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احتمال دارد که او را در خانه پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He came on the off chance of finding me at home.
[ترجمه گوگل]او به احتمال زیاد مرا در خانه پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]او برای پیدا کردن من به خانه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برای پیدا کردن من به خانه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I rang the firm just on the off chance that they might have a vacancy.
[ترجمه گوگل]من به این شرکت زنگ زدم که ممکن است جای خالی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]همین طور محکم به شرکت زنگ زدم که ممکن است جای خالی پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همین طور محکم به شرکت زنگ زدم که ممکن است جای خالی پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I applied for the job on the off chance, but I didn't seriously expect to get it.
[ترجمه گوگل]من برای این کار به صورت غیر شانسی درخواست دادم، اما به طور جدی انتظار نداشتم آن را دریافت کنم
[ترجمه ترگمان]اما من انتظار نداشتم که آن را به دست بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما من انتظار نداشتم که آن را به دست بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is still an off chance that the weather will improve.
[ترجمه گوگل]هنوز احتمال بهتر شدن هوا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هنوز شانس زیادی وجود دارد که آب و هوا بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنوز شانس زیادی وجود دارد که آب و هوا بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She scanned the crowd on the off chance of seeing someone she knew.
[ترجمه گوگل]او به محض اینکه کسی را که میشناخت ببیند، جمعیت را اسکن کرد
[ترجمه ترگمان]با دقت به جمعیت نگاه کرد تا کسی را ببیند که او می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با دقت به جمعیت نگاه کرد تا کسی را ببیند که او می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is an off chance of his winning the chess game.
[ترجمه گوگل]شانس برد او در بازی شطرنج وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]شانسی برای بردن بازی شطرنج وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شانسی برای بردن بازی شطرنج وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I called in at the office on the off chance that you would still be there.
[ترجمه گوگل]به این احتمال که تو هنوز آنجا باشی، با دفتر تماس گرفتم
[ترجمه ترگمان]من به دفتر تلفن کردم که احتمال داره تو هنوز اونجا باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به دفتر تلفن کردم که احتمال داره تو هنوز اونجا باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I asked him on the off chance.
[ترجمه گوگل]من از او در فرصتی مناسب پرسیدم
[ترجمه ترگمان]من بهش یه شانس دیگه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من بهش یه شانس دیگه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I asked him on the off chance. To my astonishment and delight he answered, Yes!
[ترجمه گوگل]من از او در فرصتی مناسب پرسیدم در کمال تعجب و خوشحالی من پاسخ داد: بله!
[ترجمه ترگمان]من بهش یه شانس دیگه دادم با شگفتی و شادی جواب داد: بله!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من بهش یه شانس دیگه دادم با شگفتی و شادی جواب داد: بله!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. On the off chance that some one had been careless, I tried the pair of them together.
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد یکی بی احتیاطی کرده بود، جفتشان را با هم امتحان کردم
[ترجمه ترگمان]به امید اینکه کسی بی دقتی کرده باشد، آن ها را با هم امتحان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به امید اینکه کسی بی دقتی کرده باشد، آن ها را با هم امتحان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She thought of ringing him on the off chance of catching him at the flat, but shelved the possibility as unlikely.
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که در فرصتی که او را در آپارتمان بگیرد زنگ بزند، اما این احتمال را که بعید بود کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که به محض گرفتن او به آپارتمان او را به صدا در آورد، اما این احتمال را به احتمال زیاد در نظر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که به محض گرفتن او به آپارتمان او را به صدا در آورد، اما این احتمال را به احتمال زیاد در نظر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She walked up to Rose Cottage on the off chance of finding Mrs. Meek in.
[ترجمه گوگل]او به محض اینکه خانم میک را در آن پیدا کند به کلبه رز رفت
[ترجمه ترگمان]او به طرف رز ماری رفت تا خانم Meek را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طرف رز ماری رفت تا خانم Meek را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the eternal universe, every human off chance to live. His existence is unique and irretrievable.
[ترجمه گوگل]در جهان ابدی، هر انسانی فرصتی برای زندگی کردن ندارد وجود او بی نظیر و غیر قابل بازگشت است
[ترجمه ترگمان]در جهان ابدی، هر انسانی فرصتی برای زندگی کردن دارد وجود او منحصر به فرد و irretrievable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در جهان ابدی، هر انسانی فرصتی برای زندگی کردن دارد وجود او منحصر به فرد و irretrievable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We went to the cinema on the off chance of seeing Paul there.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه پل را در آنجا ببینیم، به سینما رفتیم
[ترجمه ترگمان]ما به سینما رفتیم تا پل را آنجا ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به سینما رفتیم تا پل را آنجا ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید