از ( یک دسته، شاخه بندی، گروه، انشعاب )
He invited male� fans of the�Ducke men's basketball team � and� of the Duck's
rival University of North Carolina to watch their teams
او دعوت کرد از طرفداران مذکر تیم بسکتبال مردان دیوک و از ( طرفداران ) دانشگاه رقیب دیوک از کارولینای شمالی که تماشا کنند تیمشان را
... [مشاهده متن کامل]
بعد از andکلمه یfanبه قرینه حذف شده است و فقط of the ( از ) باقیمانده است ولی در اصل fan of the Duke's rival University بوده است.
پس در ترجمه هم می توانیم بگوییم "و از طرفداران دانشگاه رقیب دیوک" یا بطور خلاصه "و از دانشگاه رقیب دیوک"
او دعوت کرد از طرفداران مذکر تیم بسکتبال مردان دیوک و از ( طرفداران ) دانشگاه رقیب دیوک از کارولینای شمالی که تماشا کنند تیمشان را
... [مشاهده متن کامل]
بعد از andکلمه یfanبه قرینه حذف شده است و فقط of the ( از ) باقیمانده است ولی در اصل fan of the Duke's rival University بوده است.
پس در ترجمه هم می توانیم بگوییم "و از طرفداران دانشگاه رقیب دیوک" یا بطور خلاصه "و از دانشگاه رقیب دیوک"
از
Of the original 500 refugees aboard the boat, only 11 survived
از ۵۰۰ پناهنده اولیه سوار بر قایق، فقط ۱۱ نفر جان سالم به در بردند
از ۵۰۰ پناهنده اولیه سوار بر قایق، فقط ۱۱ نفر جان سالم به در بردند
معنی of the