1. Things of a kind come together; people of a kind fall into the same group.
[ترجمه گوگل]چیزهای از نوعی با هم می آیند افراد از یک نوع در یک گروه قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]همه چیز با هم جور در می اید؛ مردمی که به شکل یک گروه می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز با هم جور در می اید؛ مردمی که به شکل یک گروه می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They are things of a kind.
[ترجمه گوگل]آنها چیزهایی از نوع هستند
[ترجمه ترگمان]خیلی چیزها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی چیزها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Elections of a kind are held, but there is only one party to vote for.
[ترجمه گوگل]انتخابات از نوع برگزار می شود، اما تنها یک حزب برای رای دادن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]انتخابات یک نوع برگزار می شود، اما تنها یک حزب برای رای دادن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتخابات یک نوع برگزار می شود، اما تنها یک حزب برای رای دادن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They were two of a kind, from the same sort of background.
[ترجمه گوگل]آنها دو نوع بودند، از یک پیشینه
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک نوع بودند، از همان نوع پس زمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک نوع بودند، از همان نوع پس زمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's one of a kind, he really is.
[ترجمه گوگل]او در نوع خود بی نظیر است، او واقعاً همینطور است
[ترجمه ترگمان]او یکی از a، واقعا هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یکی از a، واقعا هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The town offers entertainments of a kind, but nothing like what you'll find in the city.
[ترجمه گوگل]این شهر سرگرمی هایی از نوع خود ارائه می دهد، اما چیزی شبیه آنچه در شهر خواهید یافت، نیست
[ترجمه ترگمان]مردم در این شهر بازی می کنند، اما چیزی شبیه چیزی که در شهر پیدا خواهید کرد، چیزی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم در این شهر بازی می کنند، اما چیزی شبیه چیزی که در شهر پیدا خواهید کرد، چیزی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They made me tea of a kind, but I couldn't drink it.
[ترجمه گوگل]برایم یک نوع چای درست کردند، اما نتوانستم آن را بنوشم
[ترجمه ترگمان]برای من چای درست کردند، اما نتوانستم آن را بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای من چای درست کردند، اما نتوانستم آن را بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You're making progress of a kind.
[ترجمه گوگل]تو یه جورایی پیشرفت میکنی
[ترجمه ترگمان]تو داری پیشرفت می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو داری پیشرفت می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was advice of a kind, but it wasn't very helpful.
[ترجمه گوگل]این یک نوع توصیه بود، اما خیلی مفید نبود
[ترجمه ترگمان]یه جور نصیحت بود، اما خیلی کمک نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه جور نصیحت بود، اما خیلی کمک نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You and Joe are two of a kind.
[ترجمه گوگل]شما و جو دو نفر از یک نوع هستید
[ترجمه ترگمان] تو و \"جو\" لطف کردین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تو و \"جو\" لطف کردین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We're two of a kind.
12. She finds solace of a kind in alcohol.
[ترجمه گوگل]او نوعی آرامش را در الکل می یابد
[ترجمه ترگمان]او از نوعی الکل لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از نوعی الکل لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Each plate is handpainted and one of a kind.
[ترجمه گوگل]هر بشقاب با دست نقاشی شده و در نوع خود بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]هر بشقاب handpainted است و یکی از آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر بشقاب handpainted است و یکی از آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Most writers are voyeurs of a kind.
[ترجمه گوگل]بیشتر نویسندگان به نوعی فضول هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نویسندگان از نوع خود voyeurs
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نویسندگان از نوع خود voyeurs
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید