oestrus

/ˈiːstrəs//ˈiːstrəs/

(انگلیس) رجوع شود به: estrus، خر مگس، دیوانگی آنی، فحل، گشن، هنگام، شهوت و مستی جانوران

جمله های نمونه

1. Why did human oestrus fade almost entirely away so that human beings copulate when one partner is not fertile?
[ترجمه گوگل]چرا فحلی انسان تقریباً به طور کامل محو شد به طوری که وقتی یکی از شرکا بارور نیست، انسان ها با هم جفت می شوند؟
[ترجمه ترگمان]چرا oestrus انسانی تقریبا به طور کامل محو می شوند به طوری که انسان ها زمانی که یک شریک بارور نشده است، تکثیر می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Accurate recognition of sow oestrus is the key technique for identifying the optimal mating time and improving insemination.
[ترجمه گوگل]تشخیص دقیق فحلی خروس تکنیک کلیدی برای شناسایی زمان جفت گیری بهینه و بهبود تلقیح است
[ترجمه ترگمان]شناسایی دقیق بذر oestrus روش کلیدی برای تشخیص زمان جفتگیری بهینه و بهبود لقاح مصنوعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. During oestrus or direct contact, panda show their likes or dislikes, their intimate through different frequencies of clicks, howls, roars, and baas .
[ترجمه گوگل]پانداها در حین فحلی یا تماس مستقیم، علایق یا دوست نداشتن خود، صمیمیت خود را از طریق فرکانس های مختلف کلیک، زوزه، غرش و بااس نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]در طول oestrus یا ارتباط مستقیم، پاندا شکل آن ها را نشان می دهد، یا بدش می آید، از through مختلف of، زوزه کشان، و baas
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The problem that the detection of cow oestrus is difficult in detecting is one of all the problems.
[ترجمه گوگل]مشکلی که تشخیص فحلی گاو در تشخیص آن مشکل است یکی از همه مشکلات است
[ترجمه ترگمان]مشکلی که تشخیص گاو در تشخیص گاو مشکل است یکی از مشکلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Immunization didn't prevent ewes from oestrus and improved lambing rate from 1 38% (Group C) to 16 71% (Group T).
[ترجمه گوگل]ایمن سازی از فحلی میش ها جلوگیری نکرد و نرخ بره زایی را از 138% (گروه C) به 16%71 (گروه T) بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]Immunization از ewes از oestrus و افزایش نرخ زاییدن میش ها تا ۱ درصد (گروه سی)تا ۱۶ درصد (گروه تی)جلوگیری نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Presumptive zygotes were cultured in mSOFaa medium supplemented with OCS(oestrus cow serum) or FBS had higher blastocyte yield(2 4%, 2 9%) than that in culture medium with free serum( 3%).
[ترجمه گوگل]زیگوت‌های احتمالی در محیط mSOFaa حاوی OCS (سرم فحلی گاو) یا FBS کشت داده شدند، بازده بلاستوسیت بالاتری (24%، 29%) نسبت به محیط کشت با سرم آزاد (3%) داشتند
[ترجمه ترگمان]presumptive zygotes در محیط کشت mSOFaa کشت داده شدند که با OCS (oestrus cow)یا FBS دارای بازده blastocyte (۲ %، ۲ % %)نسبت به محیط کشت با سرم آزاد (۳ %)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oestrus cycle arises after sexual maturation in female mammal. It is regulated by the internal factors such as endocrine and nervous system and affected by outer enviroment such as season.
[ترجمه گوگل]چرخه فحلی پس از بلوغ جنسی در پستانداران ماده ایجاد می شود توسط عوامل داخلی مانند غدد درون ریز و سیستم عصبی تنظیم می شود و تحت تأثیر محیط بیرونی مانند فصل قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]این چرخه پس از بلوغ جنسی پستانداران ماده ایجاد می شود این دستگاه توسط عوامل داخلی مانند غدد درون ریز و سیستم عصبی تنظیم می شود و تحت تاثیر enviroment خارجی مثل فصل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The animal has arrived at oestrus, has been also block of wood eating and drinking frequently, showing such as being to fidgeting.
[ترجمه گوگل]این حیوان به فحلی رسیده است، همچنین به طور مکرر در حال خوردن و آشامیدن چوب بوده است، مانند بی قرار بودن
[ترجمه ترگمان]حیوان به oestrus رسیده است که اغلب از چوب خوردن و نوشیدن زیاد استفاده می کند و مثل این است که بی قراری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Donation is like oestrus, they desire it the moment they remember it.
[ترجمه گوگل]اهدا مانند فحلی است، آنها از لحظه ای که آن را به یاد می آورند آرزوی آن را دارند
[ترجمه ترگمان]Donation مثل oestrus، اونا میخوان که به یاد بیارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Postpartum oestrus inducement in milking ewes can shorten the time between yeaning and next pregnancy effectively and use ewes'fertility farthest to enhance economic returns of cultivation.
[ترجمه گوگل]القای فحلی پس از زایمان در میش‌های شیرده می‌تواند به طور موثری زمان بین آریایی و بارداری بعدی را کوتاه کند و از باروری میش‌ها برای افزایش بازده اقتصادی کشت استفاده کند
[ترجمه ترگمان]پرورش میش در دوشیدن گوسفندان می تواند زمان بین yeaning و دوره بارداری بعدی را به طور موثر کوتاه کند و از باروری ewes دور باشد تا بازگشت اقتصادی کشت را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oestrus was checked by means ofthe observing vulva and vaginal smear.
[ترجمه گوگل]فحلی با استفاده از ولو و اسمیر واژن بررسی شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به آثار مهبل و مهبل چک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Oestrus behavior and insemination of weaning sows in summer were studied using infrared sensor system.
[ترجمه گوگل]رفتار فحلی و تلقیح خروس های از شیر گرفتن در تابستان با استفاده از سیستم حسگر مادون قرمز مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رفتار Oestrus و تلقیح of weaning در تابستان با استفاده از سیستم سنسور مادون قرمز مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Alternatively it is possible to check females and mate up only those animals that are in oestrus.
[ترجمه گوگل]همچنین می توان ماده ها را بررسی کرد و فقط حیواناتی را که در فحلی هستند جفت کرد
[ترجمه ترگمان]متناوبا، بررسی زنان و جفت گیری تنها آن حیواناتی که در oestrus هستند امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This hormone, called gonadotrophin, can be suppressed by certain drugs that stop the oestrus cycle without causing serious side-effects.
[ترجمه گوگل]این هورمون که گنادوتروپین نام دارد، می تواند توسط داروهای خاصی که چرخه فحلی را بدون ایجاد عوارض جانبی جدی متوقف می کنند، سرکوب کند
[ترجمه ترگمان]این هورمون بعنوان gonadotrophin (gonadotrophin)نامیده می شود، می تواند توسط داروهای خاص سرکوب شود که چرخه oestrus را بدون ایجاد عوارض جانبی جدی متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• period of sexual readiness in all mammals (excluding humans), "heat" (zoology)

پیشنهاد کاربران

بپرس