oestrogen

جمله های نمونه

1. Oestrogen is a female sex hormone.
[ترجمه گوگل]استروژن یک هورمون جنسی زنانه است
[ترجمه ترگمان]oestrogen هورمون جنسی زنانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the egg is not fertilised oestrogen and progesterone decrease.
[ترجمه گوگل]اگر تخمک بارور نشود، استروژن و پروژسترون کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اگر میزان هورمون استروژن کم شود و میزان پروژسترون کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As ovulation gets nearer, oestrogen levels rise.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن به تخمک گذاری، سطح استروژن افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]همان طور که تخمک گذاری نزدیک می شود میزان بالای هورمون استروژن بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The truth is that selling oestrogen as a panacea was a miscalculation.
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که فروش استروژن به عنوان دارو یک اشتباه محاسباتی بود
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که فروش هورمون استروژن به عنوان یک panacea اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These include a disturbance of oestrogen metabolism and a fault in oestrogen feedback to the hypothalamus.
[ترجمه گوگل]اینها شامل اختلال در متابولیسم استروژن و نقص در بازخورد استروژن به هیپوتالاموس است
[ترجمه ترگمان]اینها شامل اختلال در متابولیسم هورمون استروژن و خطای هورمون استروژن به هیپوتالاموس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They went back to natural oestrogen, a cumbersome and expensive product, harvested from the urine of pregnant mares.
[ترجمه گوگل]آنها به استروژن طبیعی بازگشتند، محصولی دست و پا گیر و گران قیمت که از ادرار مادیان های آبستن برداشت می شود
[ترجمه ترگمان]به هورمون استروژن، که یک محصول کهنه و گران قیمت از ادرار مادیان باردار بود، بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This dose of oestrogen has previously been shown to be the minimum required to prevent bone loss in normal menopausal women.
[ترجمه گوگل]قبلاً نشان داده شده بود که این دوز استروژن حداقل مورد نیاز برای جلوگیری از تحلیل استخوان در زنان یائسه طبیعی است
[ترجمه ترگمان]در گذشته میزان هورمون استروژن به میزان حداقل مورد نیاز برای جلوگیری از از دست رفتن استخوان در زنان یائسه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oestrogen makes women feel great and it shouldn't cost them a penny.
[ترجمه گوگل]استروژن باعث می شود زنان احساس خوبی داشته باشند و نباید یک پنی برای آنها هزینه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]oestrogen باعث می شود که زنان احساس خوبی داشته باشند و نباید برای آن ها یک پنی خرج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This type of migraine is triggered by lowered oestrogen levels which occur around the time of a period.
[ترجمه گوگل]این نوع میگرن با کاهش سطح استروژن که در حوالی یک دوره پریود اتفاق می افتد، ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]این نوع میگرن با پایین آوردن میزان استروژن که در زمان یک دوره رخ می دهد، تحریک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ovaries carry on producing oestrogen long after ovulation has ceased, more than twelve years in fact.
[ترجمه گوگل]تخمدان ها مدت ها پس از پایان تخمک گذاری، یعنی بیش از دوازده سال، به تولید استروژن ادامه می دهند
[ترجمه ترگمان]تخمدان مدت زمانی بعد از زمان تخمک گذاری را به میزان بیش از دوازده سال به کار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Environmental chemicals targeting oestrogen receptors, perhaps?
[ترجمه گوگل]شاید مواد شیمیایی زیست محیطی گیرنده های استروژن را هدف قرار دهند؟
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی محیطی که میزان استروژن را هدف قرار می دهند، شاید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once oestrogen levels fall, the bone becomes less dense and strong and more liable to fracture.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سطح استروژن کاهش می یابد، استخوان تراکم و قوی تر می شود و بیشتر در معرض شکستگی است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که میزان هورمون استروژن فرو می افتد، استخوان کم تر متراکم می شود و به شکستگی بیشتری نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The loss of oestrogen at the onset of menopause may also be greater in smokers than nonsmokers.
[ترجمه گوگل]از دست دادن استروژن در شروع یائسگی نیز ممکن است در افراد سیگاری بیشتر از افراد غیرسیگاری باشد
[ترجمه ترگمان]کاهش میزان هورمون استروژن در آغاز یائسگی نیز می تواند در سیگاری ها بیشتر از زنان غیر سیگاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Skakkabaek says that scientists first detected the oestrogenic potential of Bisphenol A almost 60 years ago, when they were trying to produce a synthetic oestrogen to prevent miscarriages.
[ترجمه گوگل]Skakkabaek می گوید که دانشمندان برای اولین بار تقریباً 60 سال پیش، زمانی که در تلاش برای تولید استروژن مصنوعی برای جلوگیری از سقط جنین بودند، پتانسیل استروژنی بیسفنول A را شناسایی کردند
[ترجمه ترگمان]Skakkabaek می گوید که دانشمندان ابتدا پتانسیل oestrogenic را تقریبا ۶۰ سال پیش تشخیص دادند، زمانی که تلاش می کردند تا میزان هورمون استروژن را تولید کنند تا از سقط جنین جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Its oestrogen - receptor variant, however, had a significant impact on both digit ratio and courtship behaviour.
[ترجمه گوگل]با این حال، نوع گیرنده استروژن آن تأثیر قابل توجهی بر نسبت رقم و رفتار معاشقه داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، هورمون استروژن به میزان قابل توجهی بر روی نسبت digit و رفتار معاشقه تاثیر معنی داری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female sex hormone which is secreted by the ovaries and is responsible for the development and maintenance of the female sexual characteristics (biochemistry)
oestrogen is a hormone produced in the ovaries of female humans and animals. oestrogen controls the reproductive cycle and prepares the body for pregnancy.

پیشنهاد کاربران

استروژن نوعی هورمون است که در زنان عمدتاً در تخمدان ها و در مردان به مقدار کمتر در بیضه ها تولید می شود. همچنین توسط سایر بافت های بدن مانند غدد فوق کلیوی و بافت چربی تولید می شود.
استروژن نقش مهمی در رشد و نگهداری دستگاه تناسلی زنان از جمله رحم، لوله های فالوپ و واژن دارد. مسئول رشد و نمو سینه ها و همچنین تنظیم چرخه قاعدگی است.
...
[مشاهده متن کامل]

استروژن همچنین عملکردهای دیگری در بدن دارد، از جمله:
1. سلامت استخوان: استروژن به حفظ تراکم استخوان و جلوگیری از کاهش توده استخوانی که می تواند با افزایش سن رخ دهد، کمک می کند.
2. سلامت قلب و عروق: استروژن اثر محافظتی بر سیستم قلبی عروقی دارد و به کاهش خطر بیماری قلبی در زنان کمک می کند.
3. عملکرد مغز: نشان داده شده است که استروژن در عملکرد شناختی، تنظیم خلق و خو و حافظه نقش دارد.
4. سلامت پوست: استروژن به حفظ خاصیت ارتجاعی و رطوبت پوست کمک می کند و می تواند به جلوگیری از علائم پیری کمک کند.
5. متابولیسم: استروژن می تواند بر متابولیسم تأثیر بگذارد و به تنظیم وزن بدن و توزیع چربی کمک کند.
6. سلامت دستگاه ادراری: استروژن به حفظ سلامت دستگاه ادراری، جلوگیری از عفونت و سایر مشکلات ادراری کمک می کند.
7. عملکرد سیستم ایمنی: نشان داده شده است که استروژن در تنظیم سیستم ایمنی نقش دارد و به محافظت از بدن در برابر عفونت ها و بیماری ها کمک می کند.
8. عملکرد جنسی: استروژن برای عملکرد جنسی مهم است، به حفظ روانکاری واژن، حساسیت و میل جنسی کمک می کند.
9. رنگدانه پوست: استروژن می تواند بر رنگدانه های پوست تأثیر بگذارد و به تنظیم تولید ملانین، رنگدانه ای که به پوست رنگ می دهد، کمک می کند.
10. سلامت بافت همبند: استروژن در سلامت بافت های همبند مانند رباط ها و تاندون ها نقش دارد و به حفظ استحکام و خاصیت ارتجاعی آنها کمک می کند.
11. بهبود زخم: نشان داده شده است که استروژن در بهبود زخم ها نقش دارد و به ترمیم و بازسازی بافت کمک می کند.
12. پیشگیری از سرطان: برخی مطالعات نشان داده اند که استروژن ممکن است اثر محافظتی در برابر انواع خاصی از سرطان مانند سرطان سینه و تخمدان داشته باشد.

اوستروژن ، یکی از هورمون های ترشح شده درون رحمی است که کلیه خصوصیات جنسیتی زن را کنترل می کند و همچنین چرخه باروری در زمان اماده سازی رحم برای حاملگی را کنترل می کند.

بپرس