oesophagus

/iːˈsɒfəɡəs//iːˈsɒfəɡəs/

(انگلیس) رجوع شود به: esophagus، مری

جمله های نمونه

1. There the incidence of the cancer of the oesophagus was suspected to be pretty high.
[ترجمه گوگل]در آنجا احتمال سرطان مری بسیار زیاد بود
[ترجمه ترگمان]در آنجا شیوع سرطان معده، بسیار بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The oesophagus is the tube leading from the throat to the stomach.
[ترجمه گوگل]مری لوله ای است که از گلو به معده منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]مری لوله ای است که از گلو به معده می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The oesophagus, stomach, small and large intestines were macroscopically normal.
[ترجمه گوگل]مری، معده، روده کوچک و بزرگ از نظر ماکروسکوپی نرمال بودند
[ترجمه ترگمان]شکم، شکم، کوچک و بزرگ، نرمال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For squamous cell carcinomas of the oesophagus, histological differentiation grade has no significant effect on survival.
[ترجمه گوگل]برای کارسینوم سلول سنگفرشی مری، درجه تمایز بافت شناسی تأثیر قابل توجهی بر بقا ندارد
[ترجمه ترگمان]برای carcinomas سلولی squamous، نمره تمایز بافتی، تاثیر قابل توجهی روی بقا ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Larvae then travel via the bronchi, trachea and oesophagus to the gut.
[ترجمه گوگل]سپس لاروها از طریق برونش، نای و مری به روده می روند
[ترجمه ترگمان]سپس larvae از طریق the، نای و مری به شکم سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Via the trachea and the oesophagus, they eventually reach the small intestine.
[ترجمه گوگل]از طریق نای و مری، آنها در نهایت به روده کوچک می رسند
[ترجمه ترگمان]از طریق نای و مری سرانجام به روده کوچک می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This report describes an intramural haematoma of the oesophagus, a rare but potentially dangerous complication of variceal injection.
[ترجمه گوگل]این گزارش یک هماتوم داخل دیواره مری را توصیف می کند که یک عارضه نادر اما بالقوه خطرناک تزریق واریس است
[ترجمه ترگمان]این گزارش به توصیف intramural haematoma از مری، یکی از عوارض نادر اما بالقوه خطرناک تزریق variceal می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Experiments were therefore designed to try to show the existence of bicarbonate secretion by the normal human oesophagus.
[ترجمه گوگل]بنابراین آزمایش‌هایی برای نشان دادن وجود ترشح بی‌کربنات توسط مری طبیعی انسان طراحی شد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه آزمایش ها برای نشان دادن ترشح جوش شیرین توسط مری طبیعی انسان طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gillen etal compared 25 patients with oesophagitis in a single group with 24 Barrett's oesophagus patients.
[ترجمه گوگل]Gillen etal 25 بیمار مبتلا به ازوفاژیت را در یک گروه با 24 بیمار مری بارت مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]gillen etal ۲۵ بیمار مبتلا به oesophagitis را در یک گروه واحد با بیماران ۲۴ برت و oesophagus مقایسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A wide variation among subjects was also seen in the total amount of food refluxed into the oesophagus.
[ترجمه گوگل]تنوع گسترده ای در بین آزمودنی ها نیز در میزان کل غذای رفلکس شده به مری مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]تنوع گسترده ای در میان سوژه ها نیز در مقدار کل مواد غذایی در مری مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Allison and Johnstone suggested that columnar epithelium occurred in the lower oesophagus, secondary to gastro-oesophageal reflux.
[ترجمه گوگل]آلیسون و جانستون پیشنهاد کردند که اپیتلیوم ستونی در قسمت تحتانی مری، ثانویه به ریفلاکس معده- مری رخ داده است
[ترجمه ترگمان]آلیسون و جانستون پیشنهاد کردند که epithelium ستونی ستونی در معده مری، دومین و دومین بار reflux معده، رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Typically, a small triangular frontal ganglion lies above the oesophagus, a short distance in front of the brain.
[ترجمه گوگل]به طور معمول، یک گانگلیون پیشانی مثلثی کوچک در بالای مری، در فاصله کوتاهی در جلوی مغز قرار دارد
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، یک غده عصبی مثلثی کوچک بالای سر مری و فاصله کمی در مقابل مغز قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Only six patients were previously known to have a columnar lined oesophagus.
[ترجمه گوگل]تنها شش بیمار قبلاً شناخته شده بودند که مری ستونی دارند
[ترجمه ترگمان]پیش از این شش بیمار با ستون ستونی از مری آشنا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Several factors are responsible for recurrent exposure of the distal oesophagus to gastric contents and the subsequent development of reflux oesophagitis.
[ترجمه گوگل]عوامل متعددی مسئول مواجهه مکرر مری دیستال با محتویات معده و متعاقب آن ایجاد ازوفاژیت ریفلاکس هستند
[ترجمه ترگمان]عوامل متعددی مسئول در معرض قرار گرفتن مکرر مری دور با محتویات معده و توسعه پس از برگشت oesophagitis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tube in the throat which connects the mouth and the stomach, gullet (anatomy)
a person or animal's oesophagus is the part of their body that carries the food from their throat to their stomach.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : esophagus ( oesophagus ) / oesophagitis ( esophagitis )
✅️ صفت ( adjective ) : esophageal ( oesophageal )
✅️ قید ( adverb ) : _
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder : مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

Reflux esophagitis grade a

بپرس