odoriferous

/ˌoʊdəˈrɪfərəs//ˌəʊdəˈrɪfərəs/

معنی: زننده، بودار، بد بو، دارای بو
معانی دیگر: پر بوی (معمولا بوی بد)، تند بوی، شماگند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: odoriferously (adv.), odoriferousness (n.)
• : تعریف: having or spreading an odor, esp. a pleasant or fragrant one.
متضاد: odorless, scentless
مشابه: aromatic, fragrant

- She delights in using odoriferous herbs such as fresh rosemary and sage.
[ترجمه گوگل] او از استفاده از گیاهان معطر مانند رزماری تازه و مریم گلی لذت می برد
[ترجمه ترگمان] او از استفاده از گیاهان بو به مانند رزماری تازه و sage لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. An odoriferous yellow oil found in orange flowers and used in perfumery and as a flavoring .
[ترجمه گوگل]یک روغن زرد خوشبو که در گل های پرتقال یافت می شود و در عطرسازی و به عنوان طعم دهنده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روغن زرد odoriferous در گله ای نارنجی یافت می شود و در عطرسازی و به عنوان طعم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These odoriferous organic compounds contain numerous ingredients generally classified into four main groups which are characteristic of the majority of essential oils.
[ترجمه گوگل]این ترکیبات آلی خوشبو حاوی مواد متعددی است که به طور کلی به چهار گروه اصلی طبقه بندی می شوند که مشخصه اکثر اسانس ها هستند
[ترجمه ترگمان]این ترکیبات آلی odoriferous شامل مواد مختلفی هستند که به طور کلی به چهار گروه اصلی تقسیم می شوند که مشخصه عمده روغن های اسانس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The odoriferous spices stimulated her jaded appetite.
[ترجمه گوگل]ادویه های خوشبو اشتهای او را تحریک می کرد
[ترجمه ترگمان]ادویه odoriferous اشتهای jaded را تحریک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some things to remember odoriferous memory is better than the voice and image.
[ترجمه گوگل]برخی از چیزهایی که باید به خاطر بسپارید حافظه بدبو بهتر از صدا و تصویر است
[ترجمه ترگمان]برخی چیزها باید به خاطر داشته باشند که حافظه odoriferous بهتر از صدا و تصویر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are a great number of Odoriferous fountains in Liupanshan Mountain area, south Ningxia.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی فواره خوشبو در منطقه کوه لیوپانشان در جنوب نینگشیا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از شیر odoriferous در منطقه کوه Liupanshan در منطقه Ningxia جنوبی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bouquet. Odoriferous quality of a wine, particularly the odour of fine wines acquired during aging.
[ترجمه گوگل]دسته گل کیفیت معطر یک شراب، به ویژه بوی شراب های خوب که در طول پیری به دست می آید
[ترجمه ترگمان]bouquet کیفیت شراب، به ویژه بوی شراب عالی که در طول عمر به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Preparations based on odoriferous substanees, of a kind used for the manufacture of beverages, alcoholic strength by volume not exceeding 0. 5% vol.
[ترجمه گوگل]فرآورده‌های مبتنی بر مواد معطر، از نوعی که برای تولید نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود، دارای قدرت الکلی از نظر حجمی بیش از 0 5% حجمی نیست
[ترجمه ترگمان]آماده سازی براساس odoriferous substanees، از نوعی که برای تولید نوشیدنی ها مورد استفاده قرار می گیرد، قدرت الکلی با حجم زیاد از صفر تجاوز نمی کند ۵ % جلد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A number of reporters have concluded that at the very least, his trial was a pretty odoriferous piece of business.
[ترجمه گوگل]تعدادی از خبرنگاران به این نتیجه رسیده اند که حداقل، محاکمه او یک کار بسیار خوشبو بود
[ترجمه ترگمان]تعدادی از گزارشگران به این نتیجه رسیده اند که حداقل محاکمه وی یک قطعه بسیار ساده از کسب وکار بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The expression "odoriferous substances" in heading 3 02 refers only to the substances of heading 3 0 to odoriferous constituents isolated from those substances or to synthetic aromatics.
[ترجمه گوگل]عبارت "مواد خوشبو" در شماره 3 02 فقط به مواد مشمول شماره 3 0 به ترکیبات بودار جدا شده از آن مواد یا مواد آروماتیک مصنوعی اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]عبارت \"مواد odoriferous\" در حرکت ۳ ۰۲ تنها به مواد of ۳ ۰ به اجزای متشکله از این مواد و یا مواد آروماتیک ترکیبی اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Smell is tougher to implant than colour because it not only matters whether a plant can make odoriferous chemicals, it also matters what it does with them.
[ترجمه گوگل]کاشت بو سخت تر از رنگ است، زیرا نه تنها مهم است که آیا گیاه می تواند مواد شیمیایی خوشبو بسازد، بلکه مهم است که با آنها چه می کند
[ترجمه ترگمان]بو سخت تر از رنگ است، چرا که فقط مهم نیست که یک گیاه می تواند مواد شیمیایی odoriferous تولید کند، بلکه مهم است که این گیاه با آن ها چه کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He rose to his seat, and found himself lying on his bournous in a bed of dry heather, very soft and odoriferous.
[ترجمه گوگل]او به صندلی خود برخاست و خود را در بستری از هدر خشک که بسیار نرم و خوشبو بود، روی بورنو دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]روی صندلی اش بلند شد و خود را در بس تر his که با heather خشک و بسیار نرم و نرم دراز کشیده بود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He stretched forth his hand, and touched stone; he rose to his seat, and found himself lying on his bournous in a bed of dry heather, very soft and odoriferous.
[ترجمه گوگل]دستش را دراز کرد و سنگ را لمس کرد او به صندلی خود برخاست و خود را در بستری از هدر خشک، بسیار نرم و خوشبو، روی خرچنگ خود دراز کشید
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و سنگ را لمس کرد؛ از جا برخاست، روی صندلی اش بلند شد و خود را روی تخت دراز کشید و خود را در بس تر of خشک و نرم و نرم دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is an amusement park on the edge of the city, hemmed in between an odoriferous river and a clamorous overhead expressway.
[ترجمه گوگل]این یک پارک تفریحی در حاشیه شهر است که در میان رودخانه‌ای خوشبو و یک بزرگراه پرهیاهوی بالای سر قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این یک پارک تفریحی در حاشیه شهر است که میان یک رودخانه متعفن و یک بزرگراه پر سر و صدا احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Pharmaceutical taste . Unpleasant taste sometimes acquired by wines sotred near odoriferous chemicals.
[ترجمه گوگل]طعم دارویی طعم ناخوشایندی که گاهی اوقات توسط شراب هایی که در نزدیکی مواد شیمیایی معطر خیس می شوند به دست می آید
[ترجمه ترگمان]سلیقه تو چیه بعضی اوقات طعم نامطبوع انواع شراب را که در نزدیکی انواع مواد شیمیائی پر می شود به دست می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زننده (صفت)
hideous, vile, gaunt, spicy, sharp, harsh, tart, acrid, nasty, repulsive, repellent, acrimonious, striking, garish, striker, mordant, nippy, odoriferous, poignant, forbidding, squalid, biting, loathsome, lurid, repugnant, fulsome, disgusting, pungent, stinking, scabrous, glassy, indign, loathly, pit-a-pat

بودار (صفت)
aromatic, redolent, odorous, smelly, odoriferous

بد بو (صفت)
fetid, sticky, unsavory, smelly, odoriferous, gamy, frowsy, reeky, noisome, stinking, funky, stinky, malodorous, frowzy, fuggy, gamey, mephitic

دارای بو (صفت)
odoriferous

انگلیسی به انگلیسی

• pleasant smelling, aromatic

پیشنهاد کاربران

خوشبو، معطر
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : odorize ( odourize )
✅️ اسم ( noun ) : odor ( odour ) / odorant / odorimetry
✅️ صفت ( adjective ) : odorous / odorless ( odourless ) / odoriferous
✅️ قید ( adverb ) : _
معنی تأیید شده در سایت درست نیست زیرا این واژه در معنای معمولا بوی دلپذیر و خوشایند است اگرچه گاهی به معنی بوی تند می باشد. شوربختانه در بسیاری از واژه نامه های دیگر نیز معنی اشتباه برداشت شده و بقیه هم
...
[مشاهده متن کامل]
از روی هم دقیقا کپی کرده اند. پیشنهاد معنی: حاوی عطر یا اسپری ( به ویژه سازگار یا مناسب برای شخص ) ، بوی پخش شده ( تند اما دلپذیر )

بپرس