odorant

/ˈodərənt//ˈodərənt/

معنی: چیز خوشبو، چیز خوشبو، معطر
معانی دیگر: بوی زا، بوی آفرین، بوی آور

جمله های نمونه

1. The insect odorant receptors, as other odorant receptors from nematoid to human, have long been perceived to be G-protein-coupled receptors(GPCR).
[ترجمه گوگل]گیرنده های بویایی حشرات، مانند سایر گیرنده های بو از نماتوئید تا انسان، مدت هاست که گیرنده های جفت شده با پروتئین G (GPCR) هستند
[ترجمه ترگمان]گیرنده های odorant حشرات، به عنوان دیگر گیرنده های odorant از nematoid به انسان، از دیرباز ادراک شده اند که گیرنده های coupled G - پروتیین (GPCR)هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this paper, the gene of general odorant binding protein in the antenna of Helicoverpa assulta (Guen?)was cloned and expressed in Escherichia coli.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ژن پروتئین متصل شونده به بوی عمومی در آنتن هلیکوورپا آسولتا (Guen?) شبیه سازی و در اشریشیا کلی بیان شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ژن پیوندی odorant عمومی در آنتن of assulta (Guen)وجود دارد؟ کلون شد و در Escherichia کولی بیان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Before it tunnels, the electron distorts the odorant molecule's electrical field.
[ترجمه گوگل]الکترون قبل از اینکه تونل بزند، میدان الکتریکی مولکول بو را تحریف می کند
[ترجمه ترگمان]پیش از این که این تونل ها، میدان الکتریکی odorant را خراب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To test his theory, he went into the laboratory with a few auklet feathers. An analysis showed him the chemicals that make up the auklet's "odorant. "
[ترجمه گوگل]برای آزمایش نظریه خود، او با چند پر آوکلت به آزمایشگاه رفت یک تجزیه و تحلیل به او نشان داد که مواد شیمیایی تشکیل دهنده "بوینده" بوالهک
[ترجمه ترگمان]برای آزمایش نظریه اش با چند پر auklet به آزمایشگاه رفت یک آنالیز به او نشان داد که مواد شیمیایی که از \"odorant\" استفاده می کنند را به وی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Theoretically, every known odorant molecule could have an agreed descriptor.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری، هر مولکول خوشبو کننده شناخته شده می تواند یک توصیفگر موافق داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به لحاظ تئوری، هر مولکول odorant شناخته شده می تواند یک توصیف توافق شده داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet here's a twist: odorant molecules typically contain many hydrogen atoms.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک پیچ و تاب وجود دارد: مولکول‌های خوشبو معمولاً حاوی اتم‌های هیدروژن زیادی هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال این یک چرخش است: مولکول های odorant معمولا حاوی بسیاری از اتم های هیدروژن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the fruit fly, the best-studied odor detectors, odorant receptors, are found on only about 70 percent of olfactory neurons.
[ترجمه گوگل]در مگس میوه، بهترین آشکارسازهای بو، گیرنده های بو، تنها در حدود 70 درصد از نورون های بویایی یافت می شوند
[ترجمه ترگمان]در مگس میوه، گیرنده های بو بدون مطالعه، گیرنده های odorant تنها حدود ۷۰ درصد از نورون های بویایی پیدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tetrahydrothiophene is the preferred Odorant in city gas. It is being used widely in market with the success of West-to-East Gas Project.
[ترجمه گوگل]تتراهیدروتیوفن خوشبو کننده ترجیحی در گاز شهری است با موفقیت پروژه گاز غرب به شرق به طور گسترده در بازار استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Tetrahydrothiophene ترجیح داده در گاز شهر است آن به طور گسترده در بازار با موفقیت پروژه گاز غرب به شرق مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the odorant genes in hand, Dr. Bargmann could apply genetics to figuring out how the worm's sense of smell worked.
[ترجمه گوگل]با در دست داشتن ژن‌های خوشبو، دکتر بارگمن می‌تواند از ژنتیک برای کشف نحوه عملکرد حس بویایی کرم استفاده کند
[ترجمه ترگمان]با ژن های odorant در دست، دکتر Bargmann می تواند از ژنتیک استفاده کند تا بفهمد که چگونه حس بویایی این کرم چگونه عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A olfactory cell can express one odorant receptor. There are about 350 odorant receptor genes in human.
[ترجمه گوگل]یک سلول بویایی می تواند یک گیرنده بو را بیان کند حدود 350 ژن گیرنده بو در انسان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک سلول بویایی می تواند یک گیرنده odorant را بیان کند حدود ۳۵۰ ژن گیرنده در انسان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. E-nose system is a kind of instrument which is composed of selective chemical sensors array and appropriate pattern recognition system to detect and classify simple or complex odorant.
[ترجمه گوگل]سیستم بینی الکترونیکی نوعی ابزار است که از آرایه حسگرهای شیمیایی انتخابی و سیستم تشخیص الگوی مناسب برای تشخیص و طبقه‌بندی مواد خوشبوکننده ساده یا پیچیده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]سیستم بینی الکترونیکی نوعی ابزار است که از آرایه ای از سنسورهای شیمیایی انتخابی و سیستم بازشناسی الگو برای تشخیص و دسته بندی odorant ساده یا پیچیده تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pheromone binding proteins (PBPs) in insects are one branch of multigene family of odorant binding proteins (OBPs) and play an important role in the recognition of sex pheromone.
[ترجمه گوگل]پروتئین‌های باندینگ فرمون (PBPs) در حشرات یکی از شاخه‌های خانواده چند ژنی پروتئین‌های اتصال دهنده بو (OBPs) هستند و نقش مهمی در شناسایی فرمون جنسی دارند
[ترجمه ترگمان]پروتئین های پیوند pheromone (PBPs)در حشرات یکی از شاخه های خانواده multigene پروتئین های پیوند odorant (OBPs)هستند و نقش مهمی در تشخیص فرومون سکس ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Therefore, a 12-item odor identification test, termed the Cross-Cultural Smell Identification Test (CC-SIT), which incorporates multicultural odorant items was developed.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک تست شناسایی بو 12 موردی، به نام تست تشخیص بوی متقابل فرهنگی (CC-SIT)، که شامل موارد خوشبوکننده چندفرهنگی است، ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک تست شناسایی بوی ۱۲ موردی، آزمون تشخیص بوی فرهنگی (CC - SIT)نامیده می شود که شامل موارد odorant چند فرهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Food offered at TMSK Peony 66 contains no artificial odorant such as monosodium glutamate, essence of chicken and mushroom but fresh soup.
[ترجمه گوگل]غذای ارائه شده در TMSK Peony 66 فاقد بوهای مصنوعی مانند مونوسدیم گلوتامات، اسانس مرغ و قارچ اما سوپ تازه است
[ترجمه ترگمان]غذا ارایه شده در TMSK Peony ۶۶ حاوی هیچ odorant مصنوعی مثل گلوتامات مونو سدیم، عصاره مرغ و قارچ اما سوپ تازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. An engineered egg is placed in a voltage clamp system and an odorant is dissolved in the buffer solution in which the egg is floating.
[ترجمه گوگل]یک تخم مرغ مهندسی شده در یک سیستم گیره ولتاژ قرار می گیرد و یک ماده خوشبو کننده در محلول بافری که تخم مرغ در آن شناور است حل می شود
[ترجمه ترگمان]یک تخم مرغ مهندسی شده در یک گیره ولتاژ قرار داده می شود و یک محلول در محلول بافر حل می شود که در آن تخم مرغ شناور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چیز خوشبو (اسم)
odorant

چیز خوشبو (صفت)
odorant

معطر (صفت)
spicy, aromatic, fragrant, scented, perfumed, redolent, odorant

انگلیسی به انگلیسی

• stimulating the sense of smell; odorous

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : odorize ( odourize )
✅️ اسم ( noun ) : odor ( odour ) / odorant / odorimetry
✅️ صفت ( adjective ) : odorous / odorless ( odourless ) / odoriferous
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس