1. She put in some clothes, odds and ends, and make-up.
[ترجمه گوگل]او چند لباس، شانس و انتها و آرایش کرد [ترجمه ترگمان]او مقداری لباس و خرت و پرت را پوشید و به راه افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She pieced together odds and ends of cloth.
[ترجمه گوگل]او شانس و انتهای پارچه را با هم چید [ترجمه ترگمان]او تکه های پارچه و تکه های پارچه را کنار هم چیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I've got a few odds and ends to do before leaving.
[ترجمه گوگل]من قبل از رفتن چند شانس و پایان دارم [ترجمه ترگمان]قبل از اینکه از اینجا برم چند تا شانس دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She confected a dress from odds and ends of fabric.
[ترجمه گوگل]او لباسی را از نوک و جنس پارچه درست کرد [ترجمه ترگمان]اون یه لباس از روی شانس و سر و تهش رو هم عوض کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Unlike him I have always found the little odds and ends Sellotaped to the front cover both interesting and useful.
[ترجمه گوگل]بر خلاف او، من همیشه شانس ها و پایان های کوچک Sellotapeed به جلد جلو را جالب و مفید می دانستم [ترجمه ترگمان]بر خلاف او، من همیشه چیزهای کوچکی را پیدا کرده ام و Sellotaped را به قسمت جلو می برم، هم جالب و هم مفید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I did a few odds and ends in the garden on Saturday, played a round of golf on Sunday morning.
[ترجمه گوگل]من شنبه چند شانس و پایان در باغ انجام دادم، یکشنبه صبح یک دور گلف بازی کردم [ترجمه ترگمان]روز شنبه کمی شانس آوردم و در باغ به پایان بردم، صبح روز یکشنبه یک دور گلف بازی کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cheerful little odds and ends arranged with flair can often make a room seem far more interesting than much grander collections.
[ترجمه گوگل]فرصتها و پایانهای کوچک و شاد که با ذوق مرتب شدهاند، اغلب میتوانند اتاق را بسیار جالبتر از مجموعههای بزرگتر به نظر برسانند [ترجمه ترگمان]Cheerful و ends که با ذوق و سلیقه مرتب می شود اغلب می تواند باعث شود که اتاق به مراتب جالب تر از مجموعه much باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The drawer contained various odds and ends.
[ترجمه گوگل]کشو حاوی شانس ها و انتهای مختلفی بود [ترجمه ترگمان]کشو شامل چند تا از خرت و پرت هاش بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There was a table with odds and ends piled on it.
[ترجمه گوگل]میزی بود که شانس و انتها روی آن انباشته شده بود [ترجمه ترگمان]یک میز بود با انواع و اقسام خرت و پرت که روی آن کپه شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I said we'd just eat up the odds and ends.
[ترجمه گوگل]گفتم ما فقط شانس ها و پایان ها را می خوریم [ترجمه ترگمان]من گفتم که ما فقط شانس و آخرش را می خوریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You'll begin to see the autobiographical odds and ends that are hidden in his work.
[ترجمه گوگل]شما شروع به دیدن شانس ها و پایان های زندگی نامه ای خواهید کرد که در کار او پنهان است [ترجمه ترگمان]شما شروع خواهید کرد تا میزان autobiographical و ends را که در کارش مخفی است، ببینید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I got a lot of odds and ends to do here.
[ترجمه گوگل]من شانس زیادی برای انجام دادن اینجا دارم [ترجمه ترگمان]من یه عالمه شانس دارم که باید اینجا انجامش بدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I have bought this thing in the odds and ends shop.
[ترجمه فرناز صانعی] من این چیزارو از خنزر پنزر فروشی، خریدم
|
[ترجمه گوگل]من این چیز را در فروشگاه شانس خریدم [ترجمه ترگمان]من این چیزا رو تو یه فروشگاه خرت و پرت خریدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I'll go to pick up some odds and ends at the store.
[ترجمه گوگل]من برای انتخاب برخی از شانس ها و پایان در فروشگاه می روم [ترجمه ترگمان]من میرم یه سری خرت و پرت تو فروشگاه پیدا کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید