octahedron

/ˌɑːktəˈhiːdrən//ˌɒktəˈhiːdrən/
معنی: جسم هشت سطحی
معانی دیگر: (هندسه) جسم هشت وجهی، هشت بر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: octahedra, octahedrons
مشتقات: octahedral (adj.)
• : تعریف: a three-dimensional figure with eight flat surfaces.

جمله های نمونه

1. The clays consist of silica tetrahedra and the octahedra contain magnesia surrounded by oxygen atoms and hydroxyl groups.
[ترجمه گوگل]خاک رس از چهار وجهی سیلیس تشکیل شده است و هشت وجهی حاوی منیزیم است که توسط اتم های اکسیژن و گروه های هیدروکسیل احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]خاک رس متشکل از tetrahedra سیلیکا و the حاوی magnesia است که توسط اتم های اکسیژن و گروه های هیدروکسیل احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In a similar way, sheets of octahedra are formed from aluminium, oxygen and hydroxyl groups.
[ترجمه گوگل]به روشی مشابه، ورقه های هشت وجهی از گروه های آلومینیوم، اکسیژن و هیدروکسیل تشکیل می شوند
[ترجمه ترگمان]به همین روش، صفحات of از گروه های هیدروکسیل، اکسیژن و هیدروکسیل تشکیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The octahedron steel ingot and V - anvil forging bar can effectively prevent cracks in crystal boundary.
[ترجمه گوگل]شمش فولادی هشت وجهی و میله آهنگری سندان V به طور موثر می تواند از ایجاد ترک در مرز کریستال جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]قالب های فولادی octahedron و میله ای شکل - سندان می تواند به طور موثر از ایجاد شکاف در مرز بلور جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Making oars. First step - from square to octahedron.
[ترجمه گوگل]ساخت پارو مرحله اول - از مربع به هشت وجهی
[ترجمه ترگمان]پارو بزن قدم اول از میدان تا هشت سطح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The synthesis of regular octahedron cobalt oxide battery material in supercritical carbon dioxide system was studied.
[ترجمه گوگل]سنتز مواد باتری اکسید کبالت هشت وجهی معمولی در سیستم دی اکسید کربن فوق بحرانی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]سنتز مواد باتری اکسید کبالت معمولی کبالت در سیستم دی اکسید کربن فوق بحرانی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The mononuclear complex 10 is octahedron structure with Zn(II) being coordination center.
[ترجمه گوگل]کمپلکس تک هسته ای 10 یک ساختار هشت وجهی است که Zn(II) مرکز هماهنگی است
[ترجمه ترگمان]ترکیب ۱۰ دارای ساختار octahedron با عنصر Zn (II)در مرکز هماهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An octahedral tessellation approximates a spherewith an octahedron whose vertices are all on the unIt'sphere.
[ترجمه گوگل]یک بند هشت وجهی تقریباً به یک کره با یک هشت وجهی نزدیک می شود که رئوس آن همه روی یک کره است
[ترجمه ترگمان]An octahedral approximates a spherewith a spherewith a octahedron است که ریوس آن همگی در حوزه unit قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The cycle sum of the rotation group of the octahedron was calculated.
[ترجمه گوگل]مجموع چرخه گروه چرخش هشت وجهی محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]مجموع سیکل گروه گردش of محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The particles of the spinel oxides prepared in microwave field have very regular octahedron or polyhedron crystal morphology with well crystallization.
[ترجمه گوگل]ذرات اکسیدهای اسپینل تهیه شده در میدان مایکروویو دارای مورفولوژی کریستال هشت وجهی یا چند وجهی بسیار منظم با تبلور چاهی هستند
[ترجمه ترگمان]ذرات اکسیده ای اسپینل در میدان مایکروویو octahedron منظم و مورفولوژی کریستالی بسیار منظم دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جسم هشت سطحی (اسم)
octahedron

تخصصی

[شیمی] هشت وجهی
[ریاضیات] هشت وجهی

انگلیسی به انگلیسی

• three-dimensional figure with eight plane surfaces

پیشنهاد کاربران

octahedron ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: هشت وجهی
تعریف: [زمین‏شناسی] دیسۀ بلوری مکعبی هشت وجهی که هریک از وجوه آن مثلث متساوی الاضلاع است|||[فیزیک]‏ جسمی فضایی که از دو هرم با قاعدۀ مربعی مشترک ساخته می شود

بپرس