1. Catching colds is unfortunately an occupational hazard in this profession.
[ترجمه گوگل]متأسفانه سرماخوردگی یک خطر شغلی در این حرفه است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه سرماخوردگی ناشی از سرماخوردگی در این حرفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه سرماخوردگی ناشی از سرماخوردگی در این حرفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Getting injured is an occupational hazard of the sport.
[ترجمه گوگل]آسیب دیدگی از خطرات شغلی این ورزش است
[ترجمه ترگمان]مجروح شدن یک خطر شغلی برای ورزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجروح شدن یک خطر شغلی برای ورزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Divorce seems to be an occupational hazard for politicians.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد طلاق برای سیاستمداران یک خطر شغلی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد طلاق برای سیاستمداران خطر شغلی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد طلاق برای سیاستمداران خطر شغلی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Explosions, though infrequent, are an occupational hazard for coal - miners.
[ترجمه گوگل]انفجارها، اگرچه نادر است، اما خطر شغلی برای معدنچیان زغال سنگ است
[ترجمه ترگمان]این انفجارها هر چند نادر هستند، یک خطر شغلی برای معدنچیان ذغال سنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این انفجارها هر چند نادر هستند، یک خطر شغلی برای معدنچیان ذغال سنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Serious lung disease seems to be an occupational hazard of working in mines.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بیماری جدی ریوی یک خطر شغلی کار در معادن است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بیماری مبتلا به ریه یک خطر شغلی برای کار در معادن محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بیماری مبتلا به ریه یک خطر شغلی برای کار در معادن محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Getting injured is an occupational hazard.
[ترجمه گوگل]مجروح شدن یک خطر شغلی است
[ترجمه ترگمان]مجروح شدن یک خطر شغلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجروح شدن یک خطر شغلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This is an occupational hazard shared by sportswriters and opinion pollsters.
[ترجمه گوگل]این یک خطر شغلی است که توسط نویسندگان ورزشی و نظرسنجی ها مشترک است
[ترجمه ترگمان]این یک خطر شغلی است که بین ناظران pollsters و نظرسنجی ها به اشتراک گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک خطر شغلی است که بین ناظران pollsters و نظرسنجی ها به اشتراک گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Burnout seems to be an occupational hazard for teachers.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد فرسودگی شغلی یک خطر شغلی برای معلمان است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد Burnout یک خطر شغلی برای معلمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد Burnout یک خطر شغلی برای معلمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Coal dust exposure is an occupational hazard for coal miners.
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض گرد و غبار زغال سنگ یک خطر شغلی برای معدنچیان زغال سنگ است
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن گرد و غبار زغال سنگ یک خطر شغلی برای معدنچیان زغال سنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن گرد و غبار زغال سنگ یک خطر شغلی برای معدنچیان زغال سنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Knowing too much was an occupational hazard of his travels.
[ترجمه گوگل]دانستن بیش از حد، خطر شغلی سفرهای او بود
[ترجمه ترگمان]دانستن بیش از حد خطر شغلی سفر او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانستن بیش از حد خطر شغلی سفر او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Therefore, hepatitis B represents a significant occupational hazard to all workers who have contact with blood or body fluids.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هپاتیت B یک خطر شغلی قابل توجه برای همه کارگرانی است که با خون یا مایعات بدن تماس دارند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هپاتیت B یک خطر شغلی مهم برای تمام کارگرانی است که با مایعات بدن یا بدن تماس گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هپاتیت B یک خطر شغلی مهم برای تمام کارگرانی است که با مایعات بدن یا بدن تماس گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's an occupational hazard of investigative journalism.
[ترجمه گوگل]این یک خطر شغلی روزنامه نگاری تحقیقی است
[ترجمه ترگمان]این یک خطر شغلی برای روزنامه نگاری تحقیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک خطر شغلی برای روزنامه نگاری تحقیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Objective To identify and analyze occupational hazard for cement grinding process, and confirm critical control points.
[ترجمه گوگل]هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل خطرات شغلی برای فرآیند آسیاب سیمان و تایید نقاط کنترل بحرانی
[ترجمه ترگمان]هدف شناسایی و تحلیل خطر شغلی برای فرآیند آسیاب کردن سیمان، و تایید نقاط کنترل بحرانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف شناسایی و تحلیل خطر شغلی برای فرآیند آسیاب کردن سیمان، و تایید نقاط کنترل بحرانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. OBJECTIVE To discuss the occupational hazard factors and protection measures Central Supply Unit.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد عوامل خطر شغلی و اقدامات حفاظتی واحد تامین مرکزی
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بحث در مورد عوامل خطر شغلی و حفاظت از واحد تامین مرکزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بحث در مورد عوامل خطر شغلی و حفاظت از واحد تامین مرکزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Major occupational hazard factors at the plant studied included dust, noise, poisonous chemicals, and extremely low frequency electric field.
[ترجمه گوگل]عوامل خطر عمده شغلی در کارخانه مورد مطالعه شامل گرد و غبار، سر و صدا، مواد شیمیایی سمی و میدان الکتریکی با فرکانس بسیار پایین بود
[ترجمه ترگمان]عوامل خطر حرفه ای اصلی در کارخانه مورد مطالعه شامل گرد و غبار، سر و صدا، مواد شیمیایی سمی و میدان الکتریکی فرکانس بسیار پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عوامل خطر حرفه ای اصلی در کارخانه مورد مطالعه شامل گرد و غبار، سر و صدا، مواد شیمیایی سمی و میدان الکتریکی فرکانس بسیار پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید