1. after two years of occupancy you may also have the right to buy the house
پس از دو سال سکونت حق خرید منزل را هم خواهید داشت.
2. the cave had many signs indicating human occupancy
غار دارای نشانه های فراوانی حاکی از سکونت انسان بود.
3. The occupancy rate of beds has been averaging out about 80 percent.
[ترجمه گوگل]ضریب اشغال تخت ها به طور متوسط حدود 80 درصد بوده است
[ترجمه ترگمان]نرخ سکونت تخت ها به طور متوسط حدود ۸۰ درصد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hotels in Tokyo enjoy over 90% occupancy.
[ترجمه گوگل]هتل های توکیو بیش از 90 درصد اشغال هستند
[ترجمه ترگمان]هتل ها در توکیو بیش از ۹۰ % سکونت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Prices are based on full occupancy of an apartment.
[ترجمه گوگل]قیمت ها بر اساس اشغال کامل آپارتمان می باشد
[ترجمه ترگمان]قیمت ها براساس اشغال کامل یک آپارتمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The day for changing from one occupancy to the next was on a Saturday.
[ترجمه گوگل]روز تغییر از یک اشغال به بعد در روز شنبه بود
[ترجمه ترگمان]روز برای تغییر از یک اشغال به نفر بعدی در روز شنبه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. During her occupancy the garden was transformed.
[ترجمه گوگل]در طول تصرف او، باغ دگرگون شد
[ترجمه ترگمان]در طول سکونت او، باغ تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hotel occupancy has been as low as 40%.
[ترجمه گوگل]اشغال هتل به 40 درصد رسیده است
[ترجمه ترگمان]گنجایش هتل تا ۴۰ درصد کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hotel occupancy rates dropped dramatically when war threatened.
[ترجمه گوگل]نرخ اشغال هتل ها با تهدید جنگ به طرز چشمگیری کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نرخ سکونت هتل در زمانی که جنگ تهدید می شد به شدت کاهش پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Occupancy at Pontins dropped 13% and bookings dipped after pit closures were announced.
[ترجمه گوگل]اشغال Pontins 13 درصد کاهش یافت و رزروها پس از اعلام بسته شدن گودال کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]Occupancy در Pontins ۱۳ درصد کاهش یافت و bookings پس از اعلام بسته شدن pit کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cost: from $ 299 per person, double occupancy, for an inside cabin.
[ترجمه گوگل]هزینه: از 299 دلار برای هر نفر، دو نفره، برای کابین داخلی
[ترجمه ترگمان]هزینه: از ۲۹۹ دلار برای هر نفر، ظرفیت مضاعف، برای یک کابین داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cost: $ 989 per person, double occupancy, when departing with the group from San Diego.
[ترجمه گوگل]هزینه: 989 دلار برای هر نفر، دو نفره، هنگام عزیمت با گروه از سن دیگو
[ترجمه ترگمان]هزینه: ۹۸۹ دلار برای هر نفر، اقامت دو نفره، زمانی که همراه گروه از سن دیگو بیرون می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Richard lived in a single-room occupancy, a holdover from the twenties, when Greenwich Village was filled with writers and artists.
[ترجمه گوگل]ریچارد در یک اتاق تک نفره زندگی میکرد که متعلق به دهه بیست بود، زمانی که گرینویچ ویلج مملو از نویسندگان و هنرمندان بود
[ترجمه ترگمان]ریچارد در یک سکونت تک اتاقه، a از بیست و چند سالگی، زندگی می کرد که دهکده گرینویچ پر از نویسندگان و هنرمندان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Cost: $ 795 per person, double occupancy, including accommodations, some meals, and local transportation.
[ترجمه گوگل]هزینه: 795 دلار برای هر نفر، دو نفره، شامل اقامت، برخی از وعده های غذایی، و حمل و نقل محلی
[ترجمه ترگمان]هزینه: ۷۹۵ به ازای هر نفر، اقامت دو برابر، از جمله اقامت، مقداری غذا، و حمل و نقل محلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Visitor volume and occupancy rates in Las Vegas were both flat.
[ترجمه گوگل]تعداد بازدیدکنندگان و نرخ اشغال در لاس وگاس هر دو ثابت بود
[ترجمه ترگمان]میزان بازدیدکنندگان و نرخ سکونت در لاس وگاس هر دو هموار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید