1. Occultists also claim to cast out demons affecting or possessing one of their number, and even friends outside their magic circles.
[ترجمه گوگل]غیبتگرایان همچنین ادعا میکنند که شیاطینی را که بر یکی از آنها تأثیر میگذارند یا در اختیار دارند، و حتی دوستان خارج از دایرههای جادویی خود را بیرون میکنند
[ترجمه ترگمان]Occultists همچنین ادعا می کنند که شیاطین را در حال تاثیر گذاشتن یا داشتن یکی از تعداد آن ها، و حتی دوستان خارج از قلمرو جادویی شان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Occultists همچنین ادعا می کنند که شیاطین را در حال تاثیر گذاشتن یا داشتن یکی از تعداد آن ها، و حتی دوستان خارج از قلمرو جادویی شان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Occultists and some clairvoyants claim that this is the astral body.
[ترجمه گوگل]غیبت گرایان و برخی از روشن بینان ادعا می کنند که این بدن اختری است
[ترجمه ترگمان]Occultists و برخی clairvoyants ادعا می کنند که این بدن astral است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Occultists و برخی clairvoyants ادعا می کنند که این بدن astral است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The occultist, Dion Fortune, wrote that the best place to wake the old gods is on chalk.
[ترجمه گوگل]غیبشناس، دیون فورچون، نوشت که بهترین مکان برای بیدار کردن خدایان قدیمی، روی گچ است
[ترجمه ترگمان]The، دیون، نوشت که بهترین مکان برای بیدار کردن خدایان کهن بر روی گچ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The، دیون، نوشت که بهترین مکان برای بیدار کردن خدایان کهن بر روی گچ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Continuing the story of an occultist anti-hero seeking immortality and world domination.
[ترجمه گوگل]ادامه داستان یک ضد قهرمان غیبی که به دنبال جاودانگی و سلطه بر جهان است
[ترجمه ترگمان]ادامه داستان یک قهرمان ضد قهرمان که به دنبال جاودانگی و سلطه جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ادامه داستان یک قهرمان ضد قهرمان که به دنبال جاودانگی و سلطه جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The celebrated Italian Catholic occultist, known as "the last of the magicians"; elaborate, two part, two - tone jewel with ten Austrian crystals.
[ترجمه گوگل]غیبگوی مشهور کاتولیک ایتالیایی، معروف به "آخرین جادوگران" نگین استادانه، دو قسمتی، دو رنگ با ده کریستال اتریشی
[ترجمه ترگمان]The کاتولیک ایتالیایی معروف به \"آخرین جادوگر\" معروف است؛ دو قسمت، یک تکه جواهر دو طرفه با ده کریستال های اتریشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The کاتولیک ایتالیایی معروف به \"آخرین جادوگر\" معروف است؛ دو قسمت، یک تکه جواهر دو طرفه با ده کریستال های اتریشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A olonia, the first Occultist Vendor, now sells jewelry.
[ترجمه گوگل]یک اولونیا، اولین فروشنده غیبت گر، اکنون جواهرات می فروشد
[ترجمه ترگمان]یک فروشنده دوره گرد، اولین فروشنده فروشنده، اکنون جواهرات می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک فروشنده دوره گرد، اولین فروشنده فروشنده، اکنون جواهرات می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To offer such intercession is considered at least a presumption and at worst occultist, using the magic of candles.
[ترجمه گوگل]ارائه چنین شفاعتی حداقل یک فرض و در بدترین حالت غیبت با استفاده از جادوی شمع تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد چنین intercession، حداقل یک فرض و در بدترین حالت، با استفاده از جادوی شمع در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد چنین intercession، حداقل یک فرض و در بدترین حالت، با استفاده از جادوی شمع در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ford, though pushing 60, would return as the globe trotting archaeologist, occultist and Nazi - fighter.
[ترجمه گوگل]فورد، اگرچه 60 را فشار میداد، به عنوان باستانشناس، غیبتشناس و جنگجوی نازی بازمیگشت
[ترجمه ترگمان]فورد، با این که ۶۰ ساله را هل می دهد، به عنوان باستان شناس جهان، occultist و جنگنده آلمان به جهان باز خواهد گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فورد، با این که ۶۰ ساله را هل می دهد، به عنوان باستان شناس جهان، occultist و جنگنده آلمان به جهان باز خواهد گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید