occultation


نهفتگی، مکنونیت، نهان بودی، ناپدیدی، ناپدید شدگی، نهان سازی، پنهان سازی، اخفا، پنهانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the disappearance of one celestial body behind another, as when a planet or star is obscured by the moon.

(2) تعریف: the act of becoming or the state of being hidden from view.

جمله های نمونه

1. Radio occultation technique can provide the Earth's ionospheric and neutral atmosphere with high accuracy, high vertical resolution and global coverage.
[ترجمه گوگل]تکنیک اختفا رادیویی می تواند جو یونسفری و خنثی زمین را با دقت بالا، وضوح عمودی بالا و پوشش جهانی فراهم کند
[ترجمه ترگمان]روش آکالتیشن رادیویی می تواند فضای یونسفر و اتمسفر زمین را با دقت بالا، وضوح بالا و پوشش جهانی فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The probe was equipped with a radio occultation experiment to profile atmospheric density.
[ترجمه گوگل]این کاوشگر با آزمایش اختفا رادیویی برای تعیین چگالی اتمسفر مجهز شد
[ترجمه ترگمان]این کاوشگر به روش آکالتیشن رادیویی برای پروفایل چگالی جوی مجهز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The noise occultation was significant, and the undertone was the easiest one to be occulted.
[ترجمه گوگل]اختفای نویز قابل توجه بود و ته رنگ ساده ترین موردی بود که مخفی می شد
[ترجمه ترگمان]روش آکالتیشن رادیویی معنی دار بود و the راحت ترین کسی بود که ازش استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If LEO satellite orbit changes, then the occultation events number and distribution will be different.
[ترجمه گوگل]اگر مدار ماهواره LEO تغییر کند، تعداد و توزیع رویدادهای غیبت متفاوت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر تغییر مدار ماهواره LEO تغییر کند، پس زمان غیبت تعداد رویداده ای غیبت متفاوت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After a long period of occultation he again showed his face at the club.
[ترجمه گوگل]پس از یک دوره طولانی غیبت، او دوباره چهره خود را در باشگاه نشان داد
[ترجمه ترگمان]پس از یک دوره غیبت طولانی، دوباره صورتش را در باشگاه نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. CHAMP tracking station, gravity field, atmosphere, GPS occultation.
[ترجمه گوگل]ایستگاه ردیابی CHAMP، میدان گرانشی، جو، اختفای GPS
[ترجمه ترگمان]ایستگاه ردیابی، مرکز جاذبه زمین، جو جی پی اس جی پی اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The probe was equipped with a occultation experiment to profile atmospheric density.
[ترجمه گوگل]این کاوشگر با آزمایش اختفا برای تعیین چگالی اتمسفر مجهز شد
[ترجمه ترگمان]این کاوشگر به روش آکالتیشن رادیویی برای پروفایل چگالی جوی مجهز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The global variation characteristics of tropopause are shown by analyzing the data of temperature profiles from Radio Occultation(RO) observations aboard the satellites of COSMIC.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های تنوع جهانی tropopause با تجزیه و تحلیل داده‌های پروفایل دما از مشاهدات رادیویی Occultation (RO) روی ماهواره‌های COSMIC نشان داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]خصوصیات پراکنش جهانی tropopause با تجزیه و تحلیل داده های مربوط به مشاهدات دما از مشاهدات رادیو Occultation (RO)بر روی ماهواره of نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These prove that the calibrated TEC method is a good algorithm for inversion of ionospheric GPS occultation, especially when the LEO's orbit is low.
[ترجمه گوگل]اینها ثابت می کنند که روش TEC کالیبره شده الگوریتم خوبی برای وارونگی اختفای GPS یونوسفر است، به خصوص زمانی که مدار LEO پایین است
[ترجمه ترگمان]این ها ثابت می کنند که روش TEC کالیبره، یک الگوریتم خوب برای وارونگی غیرمتجانس آکالتیشن GPS به خصوص زمانی است که مدار LEO پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The principle and methods estimating bending angles of the radio rays and atmospheric refractivity profiles with the mountain-based radio occultation data are given.
[ترجمه گوگل]اصل و روش‌های تخمین زوایای خمش پرتوهای رادیویی و پروفایل‌های انکسار جوی با داده‌های اختفای رادیویی مبتنی بر کوه ارائه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]اصل و روش تخمین زاویه خمش پرتوه ای رادیویی و پروفایل های refractivity جوی با داده های آکالتیشن رادیویی مبتنی بر کوهستان داده می ¬ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] پوشیدگی تداخل در دریافت سیگنالی از سفینه فضایی به زمین در اثر سد شدن آن توسط سیاره، حلقه های آن یا اتمسفر .
[زمین شناسی] نهفتگی ناپدید شدن نور، زمانی که یک شیی درپشت سر یک شیی ظاهراً بزرگتر قرار می گیرد. برای مثال، عبور اورانوس از مقابل یک ستاره دور.

انگلیسی به انگلیسی

• obscuration, act of hiding from view; eclipse, obscuration of one celestial body by another closer celestial body (astronomy); hiddenness, concealment; act of disappearing from view

پیشنهاد کاربران

occultation ( نجوم )
واژه مصوب: اختفا 2
تعریف: پنهان شدن موقت یک جِرم آسمانی در پشت جرم آسمانی دیگر
غیبت و ناپدیدشدن
نهان شدگی ، پنهان شدگی

بپرس