occlusion

/əˈkluːʒən//əˈkluːd/

معنی: انسداد، جفت شدگی، بسته شدگی
معانی دیگر: بند آمدگی، گرفتگی، (دندانپزشکی) خوب جفت شدن (دندان های بالا و پایین)، رجوع شود به: front occluded، جفت شدگی دندانها

جمله های نمونه

1. Complete or partial occlusion of the portal vein is a common cause of portal hypertension in childhood.
[ترجمه گوگل]انسداد کامل یا جزئی ورید باب یکی از علل شایع فشار خون پورتال در دوران کودکی است
[ترجمه ترگمان]انسداد کامل یا جزیی the پورتال، علت رایج فشار خون در دوران کودکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A major cause of tubal occlusion is pelvic inflammatory disease.
[ترجمه گوگل]علت اصلی انسداد لوله ها بیماری التهابی لگن است
[ترجمه ترگمان]علت اصلی انسداد tubal یک بیماری التهابی در لگن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Laser iridotomy can relax the pupil occlusion power.
[ترجمه گوگل]ایریدوتومی لیزری می تواند قدرت انسداد مردمک را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]iridotomy لیزری می توانند باعث شل شدن قدرت انسداد مردمک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Coronary angiography revealed total occlusion of a stent in the circumflex artery, where another was deployed—his 67th stent.
[ترجمه گوگل]آنژیوگرافی کرونری انسداد کامل یک استنت را در شریان سیرکومفلکس نشان داد، جایی که دیگری مستقر شده بود - استنت 67 او
[ترجمه ترگمان]سرخرگ های کرونری مشخص شد که انسداد کامل یک استنت در سرخرگ circumflex، که یک استنت دیگر در آن مستقر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results V _ ~ WMA during coronary occlusion ( 31± 06 ml ) was larger than V _ ~ PMD ( 31± 01 ml, P.
[ترجمه گوگل]نتایج V_~ WMA در طول انسداد کرونری (06±31 میلی لیتر) بزرگتر از V_~ PMD (01±31 میلی لیتر، P) بود
[ترجمه ترگمان]نتایج V _ ~ در طول انسداد عروقی (۳۱ ± ۰۶ میلی لیتر)بزرگ تر از V _ ~ (۳۱ ± ۰۱ میلی لیتر، P
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion The occlusion of peripancreatic arteries and intratumoral injection of anhydrous alcohol provide an effective way for the treatment of advanced pancreatic cancer.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری انسداد شریان‌های اطراف پانکراس و تزریق داخل تومورال الکل بدون آب، راه مؤثری برای درمان سرطان پیشرفته پانکراس است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری انسداد شریان های peripancreatic و تزریق intratumoral of، روشی موثر برای درمان سرطان لوزالمعده فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective : To study the effect of monocular occlusion on amblyopia with latent nystagmus.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر انسداد تک چشمی بر آمبلیوپی با نیستاگموس نهفته انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر انسداد monocular بر روی amblyopia با nystagmus نهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Early detection of unilateral occlusion of duplicated uterus ipsilateral renal anomaly is very rare and difficult.
[ترجمه گوگل]تشخیص زودهنگام انسداد یک طرفه ناهنجاری کلیه همان طرف رحم بسیار نادر و دشوار است
[ترجمه ترگمان]تشخیص اولیه انسداد یکطرفه در رحم duplicated ipsilateral بسیار نادر و دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Vascular inflow occlusion theoretically enhances the effect of tissue freezing by removing the so - heat sink phenomenon.
[ترجمه گوگل]انسداد جریان ورودی عروقی از نظر تئوری اثر انجماد بافت را با حذف پدیده هیت سینک افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]انسداد جریان ورودی جریان به طور تئوری تاثیر انجماد بافت را با حذف پدیده غرق در حرارت، افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sterilization of a woman, called tubal occlusion or tubal ligation, consists of cutting and tying or cauterizing the Fallopian tubes through which her eggs travel to the uterus.
[ترجمه گوگل]عقیم‌سازی یک زن که انسداد لوله‌ها یا بستن لوله‌ها نامیده می‌شود، شامل بریدن و بستن یا سوزاندن لوله‌های فالوپ است که از طریق آن تخمک‌های او به رحم می‌رود
[ترجمه ترگمان]استریل کردن یک زن به نام انسداد tubal یا tubal ligation شامل بریدن و بستن لوله های Fallopian است که از طریق آن تخم مرغ ها به رحم می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The early complication was hyperamylasemia, while occlusion of the stent was a late complication.
[ترجمه گوگل]عارضه اولیه هیپرآمیلازمی بود، در حالی که انسداد استنت یک عارضه دیررس بود
[ترجمه ترگمان]عوارض اولیه از بین رفته بود، و انسداد رگ stent یه سری پیچیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When there is occlusion, it chose three of the images' sequence with factorization to get the structure. Then it can use this structure to do the validity check for outliers.
[ترجمه گوگل]هنگامی که انسداد وجود دارد، سه توالی از تصاویر را با فاکتورسازی برای بدست آوردن ساختار انتخاب کرد سپس می تواند از این ساختار برای انجام بررسی اعتبار برای نقاط پرت استفاده کند
[ترجمه ترگمان]وقتی انسداد وجود دارد، سه ردیف تصویر را انتخاب کردیم تا ساختار را به دست آوریم سپس این ساختار می تواند از این ساختار برای انجام بررسی روایی برای outliers استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Recent studies of resection specimens from patients with Crohn's disease have shown inflammatory microvascular occlusion, apparently secondary to mesenteric vasculitis.
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر بر روی نمونه های برداشتن از بیماران مبتلا به بیماری کرون، انسداد میکروواسکولار التهابی، ظاهراً ثانویه به واسکولیت مزانتریک را نشان داده است
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر نمونه های resection از بیماران مبتلا به بیماری Crohn، انسداد microvascular التهابی را نشان داده اند که ظاهرا نسبت به mesenteric vasculitis ثانویه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most baculoviruses have one feature that is unique to insect viruses - they produce occlusion bodies in which the virions are embedded.
[ترجمه گوگل]بیشتر باکولوویروس‌ها یک ویژگی دارند که منحصر به ویروس‌های حشرات است - آنها بدن‌های انسدادی را تولید می‌کنند که ویریون‌ها در آن جاسازی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]اکثر baculoviruses دارای یک ویژگی منحصر به فرد برای ویروس های حشره هستند - آن ها اجساد انسداد را تولید می کنند که در آن ها the قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انسداد (اسم)
let, choke, block, obstacle, blockade, obstruction, blockage, occlusion, blocking, stockade, impassability, padlock, tie-up

جفت شدگی (اسم)
coupling, occlusion, tight coupling

بسته شدگی (اسم)
occlusion, gelation

تخصصی

[شیمی] احتباس، جذب، گرفتگی ( جذب گازها و مایع ها به وسیله ی جسم جامد )
[دندانپزشکی] جفت شدن دندانهای فک بالا و پایین، به عملی گفته می شود که طی آن دندانهای فک پایین در تماس خود با دندانهای فک بالا موجب جویدن می شوند، اکلوژن، ماکزیمم اینتر کاسپیشن ( حداکثر در گیری کاسپهای فانکشنال)
[آب و خاک] انسداد، بسته شدن

انگلیسی به انگلیسی

• closure, blockage (of blood vessel); adsorption or absorption (chemistry); normal space relation between upper and lower teeth when the jaws are closed (dentistry); brief full closure at some section in the vocal tract that blocks the flow of air and accumulation of pressure (in phonetics); act of blocking, closing of an opening;

پیشنهاد کاربران

انسداد
مثلا انسداد و بستن یک رگ بدن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : occlude
✅️ اسم ( noun ) : occlusion
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
occlusion ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: بَرهمایی
تعریف: تعامل اجزای دستگاه جونده در هنگام قرار گرفتن دندان های بالا و پایین بر روی هم
هم پوشانی ، روی هم افتادگی
فلج ماهیچه ای حشرات در گیاهپزشکی

بپرس