1. A peaceful solution would obviate the need to send a UN military force.
[ترجمه گوگل]یک راه حل مسالمت آمیز نیاز به اعزام نیروی نظامی سازمان ملل را برطرف می کند
[ترجمه ترگمان]یک راه حل صلح آمیز نیاز به ارسال نیروی نظامی سازمان ملل را برطرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They obviate the need to walk about with a small shovel and separate bags.
[ترجمه گوگل]آنها نیاز به راه رفتن را با یک بیل کوچک و کیسه های جداگانه برطرف می کنند
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیدند که باید با یک بیل کوچک و کیسه جداگانه راه بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The widening or duplication of tunnels to obviate one way working of wide barges soas to avoid long delays.
[ترجمه گوگل]تعریض یا تکثیر تونل ها برای جلوگیری از کارکرد یک طرفه بارج های عریض برای جلوگیری از تاخیرهای طولانی
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از تاخیرات طولانی مدت، باز هم تکرار و یا تکرار تونل ها برای برطرف کردن یک روش of گسترده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In many instances this is too late to obviate desertification and soil erosion.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از موارد این برای جلوگیری از بیابان زایی و فرسایش خاک بسیار دیر است
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد این مساله برای برطرف نمودن بیابان زایی و فرسایش خاک بسیار دیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But such divine activity does not obviate the urgent need for witness.
[ترجمه گوگل]اما چنین فعالیت الهی نیاز مبرم به شهادت را برطرف نمی کند
[ترجمه ترگمان]اما چنین فعالیت الهی نیاز مبرم به شهادت را برطرف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. How religiously, if only in order to obviate neighbourly interference, the Darcian woman would observe contraceptive precautions!
[ترجمه گوگل]چقدر از نظر مذهبی، اگر فقط برای جلوگیری از دخالت همسایه ها، زن دارسی احتیاط های پیشگیری از بارداری را رعایت می کرد!
[ترجمه ترگمان]اگر از لحاظ مذهبی، اگر فقط برای برطرف کردن دخالت همسایگی، از نظر مذهبی اجتناب شود، زن Darcian مواظب پیش گیری از پیش گیری از بارداری است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The practice above suggested should obviate this.
[ترجمه گوگل]عملی که در بالا پیشنهاد شد باید این را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]رویه ای که در بالا پیشنهاد شد باید این مساله را برطرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My language awareness course is intended to obviate the need for it by enabling any teacher to learn alongside the pupils.
[ترجمه گوگل]هدف از دوره آموزش زبان من برای رفع نیاز به آن با امکان دادن به هر معلمی برای یادگیری در کنار دانش آموزان است
[ترجمه ترگمان]درس آگاهی زبانی من در نظر دارد که با قادر ساختن هر معلمی برای یادگیری در کنار دانش آموزان، برطرف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A list made beforehand and ticked off should obviate the necessity for this though.
[ترجمه گوگل]هر چند فهرستی که از قبل تهیه شده و علامت زده شده است، ضرورت این کار را برطرف می کند
[ترجمه ترگمان]به هر حال یک لیست از قبل تهیه کرده بود و باید برای این کار باید رفع و رجوع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I obviate the need to travel.
11. The length of the day can obviate much of the good accomplished in day care for both the sufferer and the carer.
[ترجمه گوگل]طول روز میتواند بسیاری از خوبیهایی را که در مراقبتهای روزانه به دست میآید را هم برای بیمار و هم برای مراقب از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]طول روز می تواند بیشتر از کاره ای خوب در طول روز برای بیمار و both برطرف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Early administration of antibiotics may obviate the necessity of surgical incision and drainage.
[ترجمه گوگل]تجویز زودهنگام آنتی بیوتیک ها ممکن است نیاز به برش جراحی و درناژ را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]تجویز اولیه آنتی بیوتیک ها، نیاز به عمل جراحی و تخلیه را برطرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Up to now, it is not possible to obviate the likelihood of the earthquake.
[ترجمه گوگل]تا این لحظه امکان جلوگیری از وقوع زلزله وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، این امکان وجود ندارد که احتمال وقوع زلزله از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A pull ring is added to obviate the disadvantages of the prior rubber shoes, such as bulkiness and poor portability.
[ترجمه گوگل]یک حلقه کششی برای رفع معایب کفش های لاستیکی قبلی مانند حجیم بودن و قابلیت حمل ضعیف اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]یک حلقه کشش برای برطرف کردن مضرات کفش های لاستیکی قبل از آن، مانند قابلیت حمل و انتقال ضعیف، اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید