obsolescent

/ˌɑːbsəˈlesənt//ˌɒbsəˈlesnt/

معنی: کهنه
معانی دیگر: در شرف مهجور شدن، از پسند افتادنی، از کار افتاده، منسو

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: obsolescently (adv.)
• : تعریف: in the process of going out of use or style; becoming obsolete.

جمله های نمونه

1. the replacement of obsolescent machinery
تعویض ماشین آلات قدیمی

2. animal transport is largely obsolescent
حمل و نقل توسط چهار پایان دیگر در اکثر جاها متداول نیست.

3. Much of our existing military hardware is obsolescent.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سخت افزارهای نظامی موجود ما منسوخ شده است
[ترجمه ترگمان]بیشتر سخت افزارهای نظامی موجود ما obsolescent است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Extraction technology of manganese and zinc from obsolescent alkaline cell and carbon - zinc battery was studied.
[ترجمه گوگل]فناوری استخراج منگنز و روی از سلول قلیایی منسوخ و باتری کربن - روی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]استخراج فن آوری استخراج و روی از پیل قلیایی obsolescent و باتری روی کربن مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Horse carriages are obsolescent.
[ترجمه گوگل]کالسکه های اسب منسوخ شده اند
[ترجمه ترگمان]کالسکه ها obsolescent هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. First, the government is pumping a lot of cash into obsolescent industries.
[ترجمه گوگل]اول اینکه دولت پول نقد زیادی را به صنایع فرسوده وارد می کند
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، دولت مقدار زیادی پول نقد به صنایع obsolescent تزریق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By 1616 the commissioners had raised over £2000 by the enforcement of obsolescent Crown rights within the forest.
[ترجمه گوگل]تا سال 1616، کمیسیونرها با اجرای حقوق منسوخ تاج در جنگل، بیش از 2000 پوند جمع آوری کردند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۱۶، اعضای کمیسیون با اعمال حقوق کراون در درون جنگل، بیش از ۲۰۰۰ پوند را افزایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As they learned to delegate, their technical knowledge and ability grew obsolescent.
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها تفویض اختیار را یاد گرفتند، دانش فنی و توانایی آنها منسوخ شد
[ترجمه ترگمان]همانطور که یاد گرفتند، دانش فنی و توانایی تکنیکی آن ها افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conservative in aim, it was natural for this legislation to emphasise an obsolescent, legalistic definition, and evade contemporary reality.
[ترجمه گوگل]از نظر هدف محافظه کارانه، طبیعی بود که این قانون بر تعریفی منسوخ و قانونی تأکید کند و از واقعیت معاصر طفره رود
[ترجمه ترگمان]هدف محافظه کاران در این قانون، تاکید بر تعریف obsolescent، تعریف legalistic و طفره رفتن از واقعیت معاصر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This approach, which requires special sales and maintenance centres, is obsolescent now that computers are becoming a consumer item.
[ترجمه گوگل]این رویکرد، که نیازمند مراکز فروش و نگهداری ویژه است، اکنون که کامپیوترها در حال تبدیل شدن به یک کالای مصرفی هستند، منسوخ شده است
[ترجمه ترگمان]این رویکرد، که به مراکز فروش و نگهداری خاص نیاز دارد، اکنون در حال تبدیل شدن به یک مورد مصرف کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Through man's spirit of ingenuity he has made himself obsolescent as a worker.
[ترجمه گوگل]از طریق روحیه نبوغ انسان، او خود را به عنوان یک کارگر منسوخ کرده است
[ترجمه ترگمان]از طریق روح و استعداد انسان، خود را به عنوان کارگر استخدام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کهنه (صفت)
olden, obsolete, antiquated, gray, old, ancient, age-old, archaic, stale, antique, dead, bygone, trite, time-worn, behindhand, ragged, frowsty, worm-eaten, dowdy, musty, fusty, poky, obsolescent, worn-out, run-down, well-worn, tacky, weatherworn

انگلیسی به انگلیسی

• no longer used; out of date, outmoded; extinct (biology)
something that is obsolescent is nearly obsolete or becoming obsolete.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : obsolescence
صفت ( adjective ) : obsolete / obsolescent
قید ( adverb ) : _
obsolete
obsolescent
obsolescence
همه رو یکجا در ذهنت جا بده بره
Gas lamps became obsolete when electric lighting was invented
این چراغ نفتی ها با اختراع لامپ های الکتریکی از رده خارج شده و منسوخ شدند
منسوخ / از رده خارج
این لغت به معنی "کهنه و فرسوده" نیست. ممکن است چیزی از مد افتاده باشد ولی الزاما کهنه و فرسوده نباشد!

بپرس