1. the replacement of obsolescent machinery
تعویض ماشین آلات قدیمی
2. animal transport is largely obsolescent
حمل و نقل توسط چهار پایان دیگر در اکثر جاها متداول نیست.
3. Much of our existing military hardware is obsolescent.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سخت افزارهای نظامی موجود ما منسوخ شده است
[ترجمه ترگمان]بیشتر سخت افزارهای نظامی موجود ما obsolescent است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Extraction technology of manganese and zinc from obsolescent alkaline cell and carbon - zinc battery was studied.
[ترجمه گوگل]فناوری استخراج منگنز و روی از سلول قلیایی منسوخ و باتری کربن - روی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]استخراج فن آوری استخراج و روی از پیل قلیایی obsolescent و باتری روی کربن مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Horse carriages are obsolescent.
6. First, the government is pumping a lot of cash into obsolescent industries.
[ترجمه گوگل]اول اینکه دولت پول نقد زیادی را به صنایع فرسوده وارد می کند
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، دولت مقدار زیادی پول نقد به صنایع obsolescent تزریق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By 1616 the commissioners had raised over £2000 by the enforcement of obsolescent Crown rights within the forest.
[ترجمه گوگل]تا سال 1616، کمیسیونرها با اجرای حقوق منسوخ تاج در جنگل، بیش از 2000 پوند جمع آوری کردند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۱۶، اعضای کمیسیون با اعمال حقوق کراون در درون جنگل، بیش از ۲۰۰۰ پوند را افزایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As they learned to delegate, their technical knowledge and ability grew obsolescent.
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها تفویض اختیار را یاد گرفتند، دانش فنی و توانایی آنها منسوخ شد
[ترجمه ترگمان]همانطور که یاد گرفتند، دانش فنی و توانایی تکنیکی آن ها افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conservative in aim, it was natural for this legislation to emphasise an obsolescent, legalistic definition, and evade contemporary reality.
[ترجمه گوگل]از نظر هدف محافظه کارانه، طبیعی بود که این قانون بر تعریفی منسوخ و قانونی تأکید کند و از واقعیت معاصر طفره رود
[ترجمه ترگمان]هدف محافظه کاران در این قانون، تاکید بر تعریف obsolescent، تعریف legalistic و طفره رفتن از واقعیت معاصر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This approach, which requires special sales and maintenance centres, is obsolescent now that computers are becoming a consumer item.
[ترجمه گوگل]این رویکرد، که نیازمند مراکز فروش و نگهداری ویژه است، اکنون که کامپیوترها در حال تبدیل شدن به یک کالای مصرفی هستند، منسوخ شده است
[ترجمه ترگمان]این رویکرد، که به مراکز فروش و نگهداری خاص نیاز دارد، اکنون در حال تبدیل شدن به یک مورد مصرف کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Through man's spirit of ingenuity he has made himself obsolescent as a worker.
[ترجمه گوگل]از طریق روحیه نبوغ انسان، او خود را به عنوان یک کارگر منسوخ کرده است
[ترجمه ترگمان]از طریق روح و استعداد انسان، خود را به عنوان کارگر استخدام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید