observations

جمله های نمونه

1. temperature observations
برنگری های حرارت

2. the depth of his observations
عمق نگرش های او

3. he made a few childish observations
او چند اظهار نظر بچگانه کرد.

4. she has just published her observations on the iranian society
او اخیرا نظریات خودش را درباره ی جامعه ی ایران به چاپ رسانده است.

پیشنهاد کاربران

مشاهدات ( اسم جمع ) : جمع آوری مکرر و نظام مند داده های مربوط به وضعیت بیمار توسط پرستار که علاوه بر پایش علائم حیاتی بیمار ( نبض، فشار خون، تعداد تنفس، درجه حرارت و غیره ) ، می تواند شامل توجه دقیق (
...
[مشاهده متن کامل]
و ثبت ) تعاملات بیمار، رفتار کلامی و غیرکلامی و واکنش های او به محیط فیزیکی باشد. برای تعیین سطح مراقبت مورد نیاز بیمار، داده ها تجزیه و تحلیل شده و باید به وضوح مستند گردند تا از تفسیر مبهم جلوگیری شود.

بیانات
نگرش ها
اظهارات، گفته ها
ملاحظات
مشاهدات