observations

جمله های نمونه

1. temperature observations
برنگری های حرارت

2. the depth of his observations
عمق نگرش های او

3. he made a few childish observations
او چند اظهار نظر بچگانه کرد.

4. she has just published her observations on the iranian society
او اخیرا نظریات خودش را درباره ی جامعه ی ایران به چاپ رسانده است.

پیشنهاد کاربران

بیانات
نگرش ها
اظهارات، گفته ها
ملاحظات
مشاهدات

بپرس