1. the obscenity of a writing may lie as much in intent as in wording
قباحت یک نوشتار ممکن است به همان اندازه که ناشی از جمله بندی است ناشی از قصد و نیت هم باشد.
2. Existing laws on obscenity are to be tightened.
 [ترجمه گوگل]قوانین موجود در مورد فحاشی باید تشدید شود 
[ترجمه ترگمان]قوانین موجود در زمینه زشتی باید تشدید شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. He insisted these photographs were not art but obscenity.
 [ترجمه گوگل]او اصرار داشت که این عکسها هنری نیستند، بلکه فحاشی هستند 
[ترجمه ترگمان]وی اصرار داشت که این عکس ها نه هنر، بلکه زشت بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The editors are being prosecuted for obscenity.
 [ترجمه گوگل]سردبیران به دلیل فحاشی تحت تعقیب هستند 
[ترجمه ترگمان]editors به خاطر زشتی مورد پی گرد قانونی قرار می گیرند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. He suspected her existence was an obscenity.
 [ترجمه گوگل]او مشکوک بود که وجود او یک فحاشی است 
[ترجمه ترگمان]گمان می برد که وجود او زشت است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. In a male supremacist society the only obscenity law that will not be used against women is no law at all.
 [ترجمه گوگل]در یک جامعه برتری طلب مردانه، تنها قانون فحاشی که علیه زنان استفاده نمی شود، اصلاً قانونی نیست 
[ترجمه ترگمان]در جامعه supremacist، تنها قانون obscenity که علیه زنان مورد استفاده قرار نمی گیرد، هیچ قانونی نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The operation of the obscenity law depended to some extent upon the crusading zeal of current law officers.
 [ترجمه گوگل]اجرای قانون فحاشی تا حدی به غیرت صلیبی افسران حقوقی فعلی بستگی داشت 
[ترجمه ترگمان]عمل قانون زشت تا اندازه ای وابسته به شور و شوق افسران کنونی قانون بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. But if "beauty" is in the eye of the beholder, so is "obscenity". Sydney J. Harris
 [ترجمه گوگل]اما اگر «زیبایی» در چشم بیننده باشد، «فحاشی» هم هست سیدنی جی هریس 
[ترجمه ترگمان]اما اگر زیبایی در چشم بیننده است، بنابراین \"زشت\" است سیدنی جی هریس 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Instead there was true obscenity, the obscenity of deceitfulness and come-on lies.
 [ترجمه گوگل]در عوض، فحاشی واقعی وجود داشت، فحاشی فریبکاری و دروغ های ظاهری 
[ترجمه ترگمان]در عوض وقاحت و زشتی واقعی، زشتی فریب دروغ و دروغ گفتن وجود داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. We have obscenity standards that have stood the test of time.
 [ترجمه گوگل]ما استانداردهای فحاشی داریم که امتحان خود را پس داده است 
[ترجمه ترگمان]ما استانداردهای زشتی داریم که آزمون زمان را تحمل کرده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The result is that the practical definition of obscenity has been decided by middle-aged-to-elderly professional men.
 [ترجمه گوگل]نتیجه این است که تعریف عملی فحاشی توسط مردان حرفه ای میانسال تا مسن تعیین شده است 
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که تعریف عملی زشت و زشتی توسط مردان حرفه ای میانسال و مسن تصمیم گیری شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. He neutralized the obscenity by touching the tip of one finger.
 [ترجمه گوگل]او با دست زدن به نوک یک انگشت این فحاشی را خنثی کرد 
[ترجمه ترگمان]با لمس کردن نوک انگشت زشتی آن را خنثی کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Flaubert was prosecuted for obscenity when the book was first serialised, and it has been a bestseller ever since, becoming arguably the most famous realist novel.
 [ترجمه گوگل]فلوبر در زمانی که این کتاب برای اولین بار به صورت سریالی منتشر شد به دلیل فحاشی تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و از آن زمان تاکنون پرفروشترین رمان بوده و مسلماً به معروفترین رمان رئالیستی تبدیل شده است 
[ترجمه ترگمان]این کتاب در ابتدا به جرم زشتی مورد محاکمه قرار گرفت و از آن زمان تا کنون یکی از پرفروش ترین رمان های famous بوده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. In a previous column, I explained why obscenity law is vulnerable, from a constitutional law perspective.
 [ترجمه گوگل]در ستون قبلی توضیح دادم که چرا قانون فحاشی از منظر قانون اساسی آسیب پذیر است 
[ترجمه ترگمان]در ستون قبلی توضیح دادم که چرا قانون obscenity آسیب پذیر است، از دیدگاه قانون اساسی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید