1. They bore the oblong hardwood box into the kitchen and put it on the table.
[ترجمه گوگل]جعبه چوبی مستطیلی را داخل آشپزخانه فرو کردند و روی میز گذاشتند
[ترجمه ترگمان]جعبه چوبی محکمی به آشپزخانه برد و آن را روی میز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The only bathroom was a tiny oblong.
[ترجمه گوگل]تنها حمام یک طاقچه کوچک بود
[ترجمه ترگمان]تنها حمام اتاق مستطیل کوچکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is oblong in shape and actually larger in area than the average ear.
[ترجمه گوگل]شکل مستطیلی دارد و در واقع از نظر مساحت بزرگتر از گوش معمولی است
[ترجمه ترگمان]آن به شکل مستطیل است و در واقع بزرگ تر از گوش متوسط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These risers can be square, oblong or round, hollow or solid.
[ترجمه گوگل]این رایزرها می توانند مربع، مستطیل یا گرد، توخالی یا توپر باشند
[ترجمه ترگمان]این risers می توانند مربعی باشند، مستطیل یا گرد و یا محکم باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. On the roots oblong tubercles which are obviously reserve organs are formed.
[ترجمه گوگل]روی ریشه ها غده های مستطیلی که آشکارا اندام های ذخیره هستند تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]بر روی ریشه ها، tubercles مستطیلی که مشخصا اندام های ذخیره تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Description: Light or bright green, oval or oblong, small leaves which grow close together on long stems.
[ترجمه گوگل]توضیحات: برگ های سبز روشن یا روشن، بیضی یا مستطیلی، کوچک که نزدیک به هم روی ساقه های بلند رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]شرح: نور یا سبز روشن، بیضی یا مستطیل، برگ های کوچک که با ساقه های بلند به هم نزدیک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The flat, oblong tin was full of chunky rings, as dull as lead but interestingly shaped and bevelled.
[ترجمه گوگل]قلع مسطح و مستطیلی پر از حلقههای درشت بود، مثل سرب کسلکننده، اما شکل و اریبهای جالبی داشت
[ترجمه ترگمان]این قوطی حلبی و مستطیلی بود که پر از انگشترهای خپله بود، مثل سرب سنگین اما جالب و جالب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mix together lightly to form 6 oblong patties.
[ترجمه گوگل]به آرامی با هم مخلوط کنید تا 6 عدد بالشتک کشیده تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]به آرامی با هم مخلوط کنید تا شکل ۶ patties را شکل دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There was no name tag in the oblong strip next to the button but that wasn't unusual.
[ترجمه گوگل]هیچ برچسب نامی در نوار مستطیلی کنار دکمه وجود نداشت، اما این غیرعادی نبود
[ترجمه ترگمان]روی نوار سنگی کنار دکمه، برچسب اسم وجود نداشت، اما این غیر عادی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A big oblong for the managing director, six medium ones for the directors, a dozen small ones for the salesmen.
[ترجمه گوگل]یک بلندی بزرگ برای مدیر عامل، شش قطعه متوسط برای مدیران، یک دوجین کوچک برای فروشندگان
[ترجمه ترگمان]یک مستطیل بزرگ برای مدیر عامل، شش رسانه متوسط برای مدیران، یک دوجین غذای کوچک برای فروشندگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Battery pods are of two types: square and oblong.
[ترجمه گوگل]غلاف باتری دو نوع مربع و مستطیلی است
[ترجمه ترگمان]غلاف باتری از دو نوع است: مربع و مستطیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. George Cummings pulled out the stretcher with an oblong puddle of flesh and hair and rib.
[ترجمه گوگل]جورج کامینگز برانکارد را با یک گودال مستطیلی از گوشت و مو و دنده بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]جورج Cummings برانکار را با یک گودال عمیق گوشت و گوشت بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Aunt Margaret carried in an oblong, golden pie from the kitchen, steaming and savoury.
[ترجمه گوگل]خاله مارگارت یک پای مستطیلی و طلایی از آشپزخانه، بخارپز و خوش طعم به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]عمه مارگارت از آشپزخانه، یک پای طلایی و طلایی را از آشپزخانه بیرون آورده بود که از آن بخار و بخار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The oral shield is oblong to rhombic.
[ترجمه گوگل]سپر دهانی مستطیلی تا لوزی شکل است
[ترجمه ترگمان]سپر شفاهی به rhombic مستطیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید