obligations

جمله های نمونه

1. contractual obligations
تعهدات قراردادی (طبق قرارداد)

2. the obligations of parents
وظایف والدین

3. the obligations that are implicit in marriage and child-rearing
وظایفی که ازدواج و بچه داری دربر دارد.

4. this job involved many obligations
این شغل الزامات فراوانی را ایجاب می کرد.

تخصصی

[حسابداری] تعهدات

پیشنهاد کاربران

بپرس