oblation

/əˈbleɪʃn̩//əˈbleɪʃn̩/

معنی: ثواب، اهدا نان
معانی دیگر: قربانی (برای شکر گزاری و خیرات)، نذر، خیرات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: oblational (adj.), oblatory (adj.)
(1) تعریف: a religious or charitable offering.
مشابه: collection

(2) تعریف: (cap.) the offering of bread and wine during the celebration of the Eucharist.
مشابه: sacrament

جمله های نمونه

1. The oblations included, in addition to the animal offering, a cake of flour and oil and a libation of wine.
[ترجمه گوگل]این هدایا علاوه بر هدیه حیوانی، یک کیک آرد و روغن و یک لیوان شراب بود
[ترجمه ترگمان]The علاوه بر پیشنهاد حیوانات، کیکی از آرد و روغن و یک بطری شراب نیز به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For by one oblation he hath perfected for ever them that are sanctified.
[ترجمه گوگل]زیرا با یک تقدیم او آنانی را که تقدیس شده اند برای همیشه کامل کرده است
[ترجمه ترگمان]- به خاطر خدا، اون برای همیشه کامل شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is my last and final oblation.
[ترجمه گوگل]این آخرین و آخرین تقدیم من است
[ترجمه ترگمان]))- این آخرین و آخرین قربانی من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If thy oblation be from the frying pan, of flour tempered with oil, and without leaven.
[ترجمه گوگل]اگر تقدیم شما از ماهیتابه باشد، از آرد پخته شده با روغن و بدون خمیر مایه
[ترجمه ترگمان]اگر قربانی تو از ماهی تابه و آرد با روغن و خمیر ترش برخوردار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When any one shall offer an oblation of sacrifice to the Lord, his offering shall be of fine flour, and he shall pour oil upon it, and put frankincense.
[ترجمه گوگل]وقتی کسی قربانی برای خداوند تقدیم کند، قربانی او آرد مرغوب باشد و بر آن روغن بریزد و کندر بگذارد
[ترجمه ترگمان]وقتی هر کسی یک اهدا نان به خدا اهدا خواهد کرد، هدیه او از آرد خوب خواهد بود و او هم روغن خواهد ریخت و کندر خواهد ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All the people the land shall give this oblation the prince in Israel.
[ترجمه گوگل]همه مردم زمین این هدیه را به شاهزاده اسرائیلی خواهند داد
[ترجمه ترگمان]همه مردم این سرزمین را به امپراطور در اسرائیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And this oblation of the land that is offered shall be unto them a thing most holy by the border of the Levites.
[ترجمه گوگل]و این هدایای زمینی که تقدیم می‌شود برای ایشان در مرز لاویان مقدس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]و این یگانه بخت و یگانه چیزی است که از سوی مرز the برای آنان مقدس خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oblation system is able to reduce transport time from 90 to 10 days.
[ترجمه گوگل]سیستم Oblation قادر است زمان حمل و نقل را از 90 به 10 روز کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]سیستم Oblation قادر به کاهش زمان حمل و نقل از ۹۰ تا ۱۰ روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Today, Mount Putuo is the largest oblation place for Kwan-yin Bodhisattva.
[ترجمه گوگل]امروزه، کوه پوتوئو بزرگترین مکان برای کوان یین بودیساتوا است
[ترجمه ترگمان]امروزه، کوه Putuo بزرگ ترین مکان برای کوان یین و yin Bodhisattva است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thinkers and poets throughout the ages have offered the courtesan the oblation of their mercy.
[ترجمه گوگل]متفکران و شاعران در طول اعصار قربان رحمت خود را تقدیم کرده اند
[ترجمه ترگمان]متفکران و شاعران در تمام سنین به زن روسپی سوگند خدمت خود را تقدیم می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is evidenced by the recent introduction in Brazil of the oblation system of tanks.
[ترجمه گوگل]این را با معرفی اخیر سیستم تانک‌ها در برزیل نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مساله با معرفی اخیر در برزیل از سیستم یگانه (یگانه)تانک نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All this the priest shall burn on the altar as the food of the LORD'S oblation.
[ترجمه گوگل]کاهن همه اینها را به عنوان غذای قربانی خداوند بر مذبح بسوزاند
[ترجمه ترگمان]در تمام این مدت، کشیش به عنوان غذای حضرت مریم مقدس، محراب را آتش خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All the people of the land shall give this oblation for the prince in Israel.
[ترجمه گوگل]جمیع مردم زمین این هدیه را برای شاهزاده در اسرائیل خواهند داد
[ترجمه ترگمان]همه مردم این سرزمین به امپراطور در اسرائیل این فرصت را می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ثواب (اسم)
requital, oblation

اهدا نان (اسم)
oblation

انگلیسی به انگلیسی

• offering or sacrifice; charity

پیشنهاد کاربران

بپرس