oblate

/aˈbleɪt//ˈɒbleɪt/

معنی: پخت، پهن شده در قطبین
معانی دیگر: (هندسه) پهن شده در قطبین، پخ، (کلیسای کاتولیک) کسی که زندگی خود را وقف مذهب کرده است (به ویژه کسی که اهل کسوت مذهبی نیست)، پارسا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: oblately (adv.)
• : تعریف: of a spheroid, being somewhat flattened at the poles. (Cf. prolate.)

- The earth is oblate and not a perfect sphere.
[ترجمه گوگل] زمین صاف است و یک کره کامل نیست
[ترجمه ترگمان] زمین مسطح است و کره کامل ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. oblate spheroid
کره وار پخت

2. The earth is an oblate sphere.
[ترجمه گوگل]زمین یک کره مایل است
[ترجمه ترگمان]زمین یک کره oblate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A toom purse makes an oblate merchant.
[ترجمه گوگل]یک کیف پول توم، تاجری را می سازد
[ترجمه ترگمان]یه کیسه خالی یه تاجر oblate می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The earth is an oblate spheroid - a sphere with flattened poles and a slight bulge the equator.
[ترجمه گوگل]زمین یک کروی مایل است - کره ای با قطب های مسطح و برآمدگی جزئی در استوا
[ترجمه ترگمان]زمین یک کره oblate است - کره با poles مسطح شده و قسمت خط استوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jiaozi is oblate, similar in design to a shoe - shaped gold or silver ingot in ancient times.
[ترجمه گوگل]جیائوزی شکلی است که از نظر طراحی شبیه به شمش های طلایی یا نقره ای شکل کفش در دوران باستان است
[ترجمه ترگمان]Jiaozi شبیه به طراحی یک شمش طلا یا شمش طلا است که در زمان های باستان به شکل شمش طلا یا نقره شکل می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Edible film ( oblate ) applied wildly in food industry, medicine industry and cosmetics industry etc.
[ترجمه گوگل]فیلم خوراکی (صافی) به طور گسترده در صنایع غذایی، صنعت دارو و صنعت آرایشی و بهداشتی و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]فیلم خوردنی (oblate)به طور وحشیانه در صنعت غذا، صنعت دارو و صنایع آرایشی به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The prolate, oblate and some particle hole excited configurations are obtained.
[ترجمه گوگل]پیکربندی های برانگیخته، پرولاتی و برخی از سوراخ ذرات به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]The، oblate و برخی از configurations ایجاد شده برای سوراخ کردن ذرات به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fruit oblate, 7 cm in diameter, base with persistent bracts and sepals.
[ترجمه گوگل]میوه پهن به قطر 7 سانتی متر، پایه با براکت ها و کاسبرگ های ماندگار
[ترجمه ترگمان]oblate میوه، ۷ سانتی متر به قطر، پایه با bracts و sepals مداوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seminal much line, oblate form, transparent thin coating is provided all round qualitative wide wing.
[ترجمه گوگل]منی بسیار خط، فرم مایل، پوشش نازک شفاف تمام دور بال کیفی گسترده ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]خط much، شکل oblate، پوشش نازک شفاف، تمام بخش کیفی کیفی را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Capsule, the seed is oblate, nephritic form.
[ترجمه گوگل]کپسول، بذر به شکل کلوخه، نفریتی است
[ترجمه ترگمان]Capsule، بذر oblate، شکل nephritic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Numerical calculation is based on the basic wave equations with the method of finite difference time domain in oblate spheroidal coordinate system.
[ترجمه گوگل]محاسبه عددی بر اساس معادلات موج پایه با روش دامنه زمانی تفاضل محدود در سیستم مختصات کروی مایل است
[ترجمه ترگمان]محاسبه عددی براساس معادلات موج پایه با روش زمان اختلاف محدود در سیستم مختصات oblate spheroidal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It might have been Covenant, but they never varied from their big-ugly oblate blue-gray ascetic.
[ترجمه گوگل]ممکن است میثاق بوده باشد، اما آنها هرگز با زاهد آبی مایل به خاکستری بزرگ و زشت خود تفاوتی نداشتند
[ترجمه ترگمان]این میثاق ممکن است این میثاق را داشته باشد، اما هیچ گاه از زهد بزرگ - ugly - خاکستری - خاکستری آن ها متفاوت نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sprouting ability of 3 flowering shrub species, Syringa oblate, Forsythia suspense and Prunus triloba were studied.
[ترجمه گوگل]توانایی جوانه زنی 3 گونه درختچه گلدار Syringa oblate، Forsythia suspense و Prunus triloba مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]توانایی جوانه زنی ۳ گونه بوته گلدار، Syringa oblate، suspense Forsythia و Prunus triloba مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The colloidal particles may be spheroids, prolate spheroids or oblate spheroids.
[ترجمه گوگل]ذرات کلوئیدی ممکن است کروی، کروی پرولاتی یا کروی پهن باشند
[ترجمه ترگمان]ذرات colloidal ممکن است spheroids، prolate spheroids یا oblate spheroids باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The anterior surface of the lens is prolate, whereas the posterior surface of the lens is oblate which is consistent with the anatomical data.
[ترجمه گوگل]سطح قدامی عدسی پرولاتی است، در حالی که سطح خلفی عدسی مایل است که با داده های آناتومیکی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]سطح جلویی لنز prolate است، در حالی که سطح پشتی لنز oblate است که با داده های تشریحی سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پخت (صفت)
beaten, oblate

پهن شده در قطبین (صفت)
oblate

تخصصی

[زمین شناسی] پخی، پهن شده در قطبین
[ریاضیات] جمع شده

انگلیسی به انگلیسی

• lay person who has committed himself to the service of a religious community (chiefly in the roman catholic church)
flattened at polar regions (like the earth)

پیشنهاد کاربران

بپرس