1. There was a lack of objectivity in the way the candidates were judged.
[ترجمه گوگل]عدم عینیت در نحوه قضاوت نامزدها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در شیوه ای که نامزدها مورد قضاوت قرار گرفتند، بی طرفی کافی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The poll, whose objectivity is open to question, gave the party a 39% share of the vote.
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی که عینیت آن جای سوال دارد، به حزب 39 درصد آرا داد
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی که عینیت آن برای سوال باز است، ۳۹ درصد آرا را به این حزب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Surely true objectivity in a critic is impossible?
[ترجمه گوگل]آیا عینیت واقعی در یک منتقد غیرممکن است؟
[ترجمه ترگمان]مسلما بی طرفی واقعی در یک منتقد غیر ممکن است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The judge had a reputation for complete objectivity.
[ترجمه گوگل]قاضی به عینیت کامل شهرت داشت
[ترجمه ترگمان]قاضی به خاطر بی طرفی کامل شهرتی به سزا داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The purer forms of objectivity do not always aid an investigation to the degree that is often assumed.
[ترجمه گوگل]اشکال نابتر عینیت همیشه به بررسی در حدی که اغلب فرض میشود کمک نمیکند
[ترجمه ترگمان]اشکال purer عینیت همیشه به بررسی درجه ای که اغلب فرض می شود، کمک نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's built round itself an aura of godlike objectivity.
[ترجمه گوگل]در اطراف خود هاله ای از عینیت خداگونه ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این خود پیرامون خود هاله ای از objectivity خداگونه به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Comparison is the only true litmus test of objectivity.
[ترجمه گوگل]مقایسه تنها آزمون تورنسل واقعی برای عینیت است
[ترجمه ترگمان]مقایسه تنها نمونه ای واقعی از بی طرفی واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objectivity of the scientific and economic ilk has progressively driven out the Utopianism which had previously permeated science and technology.
[ترجمه گوگل]عینیت امثال علمی و اقتصادی به تدریج آرمانشهری را که قبلاً در علم و فناوری نفوذ کرده بود، بیرون رانده است
[ترجمه ترگمان]عینیت گرایی علمی و اقتصادی به طور فزاینده ای the را که قبلا در علوم و فن آوری نفوذ کرده بودند، بیرون رانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was an attempt to preserve her objectivity, but it could not suppress a rising panic.
[ترجمه گوگل]این تلاشی برای حفظ عینیت او بود، اما نتوانست وحشت فزاینده را سرکوب کند
[ترجمه ترگمان]این تلاش بود که objectivity را از خود حفظ کند، اما نمی توانست اضطراب خود را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The success of Reuter's agency lay in its objectivity, speed, and even-handed treatment of clients.
[ترجمه گوگل]موفقیت آژانس رویتر در عینیت، سرعت و رفتار یکنواخت با مشتریان بود
[ترجمه ترگمان]موفقیت آژانس رویتر در بی طرفی، سرعت و حتی رفتار تحویل داده شده مشتریان نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In practice, objectivity is the main constraint on achieving more relevant financial statements.
[ترجمه گوگل]در عمل، عینیت محدودیت اصلی برای دستیابی به صورت های مالی مرتبط تر است
[ترجمه ترگمان]در عمل، عینیت، محدودیت اصلی در دستیابی به اظهارات مالی بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Showing for feedback and objectivity letting the pie cool.
[ترجمه گوگل]نمایش برای بازخورد و عینیت که اجازه می دهد پای خنک شود
[ترجمه ترگمان]نشان دادن بازخورد و عینیت دادن به خنک کردن کیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Gummer makes no pretence of objectivity in his text.
[ترجمه گوگل]گامر در متن خود تظاهر به عینیت نمی کند
[ترجمه ترگمان]Gummer از objectivity در اس اس ای نشون نمیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. CenterLine's software can now define object classes with Objectivity/DB and interactively access Objectivity/DB objects.
[ترجمه گوگل]نرم افزار CenterLine اکنون می تواند کلاس های شی را با Objectivity/DB تعریف کند و به صورت تعاملی به اشیاء Objectivity/DB دسترسی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اکنون نرم افزار centerline می تواند کلاس های شییی را با عینیت گرایی \/ DB تعریف کند و به طور تعاملی به اشیا DB \/ DB دسترسی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But Peckinpah is unable to create any objectivity towards the sadistic spectacle, in the manner of, say, Akira Kurosawa.
[ترجمه گوگل]اما پکینپا قادر به ایجاد عینیت نسبت به منظره سادیستی نیست، مثلاً آکیرا کوروساوا
[ترجمه ترگمان]اما Peckinpah قادر به ایجاد هیچ گونه عینیت در مورد نمایش sadistic، به شیوه، آکیرا کوروساوا (، Kurosawa)نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید