1. It was an object lesson in how to use television as a means of persuasion.
[ترجمه گوگل]این یک درس عینی در مورد چگونگی استفاده از تلویزیون به عنوان وسیله ای برای متقاعد کردن بود
[ترجمه ترگمان]این یک درس عملی در مورد چگونگی استفاده از تلویزیون به عنوان وسیله ای برای متقاعد کردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Let this accident be an object lesson in the dangers of drinking and driving.
[ترجمه گوگل]بگذارید این تصادف درس عبرتی در مورد خطرات ناشی از مشروبات الکلی و رانندگی باشد
[ترجمه ترگمان]بگذارید این حادثه یک درس مهم در خطرات نوشیدن و رانندگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The way ants work is an object lesson in order and organization.
[ترجمه گوگل]نحوه کار مورچه ها یک درس شیئی در نظم و سازماندهی است
[ترجمه ترگمان]نحوه کار مورچه ها یک درس شییی در نظم و سازمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The disaster was an object lesson in how not to run a ship.
[ترجمه گوگل]فاجعه یک درس عینی در مورد چگونگی عدم اداره کشتی بود
[ترجمه ترگمان]این فاجعه یک درس مهم در نحوه اداره یک کشتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her calm handling of the emergency was an object lesson to us all.
[ترجمه گوگل]برخورد آرام او با اورژانس برای همه ما یک درس عینی بود
[ترجمه ترگمان]رسیدگی آرام و آرام او برای همه ما یک درس عملی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The plans are an object lesson in how to ruin a city centre.
[ترجمه گوگل]این طرح ها درسی عینی در مورد چگونگی خراب کردن مرکز شهر هستند
[ترجمه ترگمان]این برنامه ها یک درس عملی در نحوه تخریب یک مرکز شهر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's an object lesson for all feature writers.
[ترجمه گوگل]این یک درس شیئی برای همه نویسندگان داستان است
[ترجمه ترگمان]این یک درس عملی برای همه نویسندگان برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was an object lesson in how to protect a lead.
[ترجمه گوگل]این یک درس شیئی در مورد چگونگی محافظت از یک سرب بود
[ترجمه ترگمان]این یک درس مهم در مورد چگونگی حفاظت از یک رهبر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was spared the trauma of dinner, the object lesson in human dignity, and the smoke of Revolution.
[ترجمه گوگل]او از آسیب شام، درس ابژه در کرامت انسانی و دود انقلاب در امان ماند
[ترجمه ترگمان]او از ضربه روحی، درس جسمی در کرامت انسانی و دود ناشی از انقلاب معاف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The highly sophisticated broadcasting industry offers an object lesson in the inadequacy of current standards of measuring public behavior.
[ترجمه گوگل]صنعت پخش بسیار پیچیده یک درس عینی در مورد عدم کفایت استانداردهای فعلی اندازه گیری رفتار عمومی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]صنعت پخش بسیار پیچیده و بسیار پیچیده، یک درس اعتراضی را در ناکافی بودن استانداردهای کنونی اندازه گیری رفتار عمومی ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And the ride is an object lesson in suppleness and elimination of vibration.
[ترجمه گوگل]و سواری درس شیئی در لطافت و از بین بردن ارتعاش است
[ترجمه ترگمان]و سواری یک درس مهم در suppleness و از بین بردن ارتعاشات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There had to be an object lesson or two.
[ترجمه گوگل]باید یک یا دو درس شیء وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان] باید یه درس یا دو نفر داشته باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His experience was an object lesson for young men who are considering a career in government.
[ترجمه گوگل]تجربه او برای مردان جوانی که در نظر دارند شغلی در دولت داشته باشند، درسی عینی بود
[ترجمه ترگمان]تجربه او برای مردان جوانی که شغلی در دولت را مد نظر دارند درسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The series is an object lesson in, among many other qualities, the differences of gaze.
[ترجمه گوگل]این سریال یک درس عینی در میان بسیاری از ویژگی های دیگر، تفاوت های نگاه است
[ترجمه ترگمان]این مجموعه یک درس شییی در میان بسیاری از کیفیات دیگر، تفاوت چشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید