obdurately


از روی سر سختی، از روی سخت دلی

جمله های نمونه

1. he obdurately rejected all of our proposals
او با یکدندگی همه ی پیشنهادهای ما را رد کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• in a stubborn manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : obduracy
✅️ صفت ( adjective ) : obdurate
✅️ قید ( adverb ) : obdurately

بپرس