overstretch

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of stretch.

جمله های نمونه

1. Dr Boutros Ghali said the operation would overstretch resources.
[ترجمه گوگل]دکتر بوتروس غالی گفت که این عملیات باعث افزایش بیش از حد منابع خواهد شد
[ترجمه ترگمان]دکتر بوتروس غالی گفت که این عملیات منابع را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Credit cards can tempt you to overstretch yourself .
[ترجمه گوگل]کارت های اعتباری می توانند شما را وسوسه کنند که بیش از حد خود را دراز کنید
[ترجمه ترگمان]کارت های اعتباری می تواند شما را وسوسه کند که خود را آرام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Never force your legs to overstretch, or you can cause injuries.
[ترجمه گوگل]هرگز پاهای خود را مجبور به کشش بیش از حد نکنید، در غیر این صورت ممکن است باعث آسیب دیدگی شوید
[ترجمه ترگمان]هرگز پاهای خود را به طرف overstretch فشار ندهید وگرنه باعث زخمی شدن پایتان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Problems only arise when people overstretch themselves.
[ترجمه گوگل]مشکلات تنها زمانی به وجود می آیند که افراد بیش از حد خود را دراز کنند
[ترجمه ترگمان]مشکلات فقط وقتی بوجود می آیند که مردم خودشان را جمع و جور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Problems arise only when we overstretch ourselves.
[ترجمه گوگل]مشکلات تنها زمانی به وجود می آیند که ما بیش از حد خود را دراز کنیم
[ترجمه ترگمان]مشکلات فقط وقتی بوجود می آیند که ما خودمان را رها می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This will overstretch the prison service's resources.
[ترجمه گوگل]این باعث افزایش بیش از حد منابع خدمات زندان خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این کار منابع خدمات زندان را محدود خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do what you know you can do well and don't overstretch yourself.
[ترجمه گوگل]کاری را انجام دهید که می دانید به خوبی می توانید انجام دهید و زیاده روی نکنید
[ترجمه ترگمان]کاری را که می دانی انجام بده و خودت را سرزنش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is a danger that a voluntary organisation can take on more than it can handle and consequently overstretch its resources.
[ترجمه گوگل]این خطر وجود دارد که یک سازمان داوطلبانه بتواند بیش از توان خود را به عهده بگیرد و در نتیجه منابع خود را بیش از حد گسترش دهد
[ترجمه ترگمان]یک خطر وجود دارد که یک سازمان داوطلبانه می تواند بیش از آنچه می تواند مدیریت کند و در نتیجه منابع آن را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stretch too much
if you overstretch something or someone, you force them to go beyond their normal capacity and may do them harm as a result.

پیشنهاد کاربران

کش آمدن، منقبض شدن، کاهش پیدا کردن ( در خصوص درآمدها، )
فرسوده شدن
بسط/توسعه/گسترش بیش از حد

بپرس