outsourcing

/ˌɑːwtˈsɔːrsɪŋ//ˈaʊtsɔːsɪŋ/

خرید کالا از منابع خارج از کشور یا از منابع ناوابسته به اتحادیه های کارگری

جمله های نمونه

1. The management guaranteed that outsourcing wouldn't mean job losses.
[ترجمه گوگل]مدیریت تضمین کرد که برون سپاری به معنای از دست دادن شغل نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]مدیریت تضمین کرد که برون سپاری به معنای ضررهای شغلی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The difficulties of outsourcing have been compounded by the increasing resistance of trade unions.
[ترجمه گوگل]مشکلات برون سپاری با مقاومت روزافزون اتحادیه های کارگری تشدید شده است
[ترجمه ترگمان]مشکلات برون سپاری با افزایش مقاومت اتحادیه های تجاری ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Outsourcing means that effectively firms increase their production capabilities without having to invest themselves.
[ترجمه گوگل]برون سپاری به این معنی است که شرکت ها به طور موثر قابلیت های تولید خود را بدون نیاز به سرمایه گذاری افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]برون سپاری به این معنی است که شرکت ها به طور موثر قابلیت تولید خود را بدون نیاز به سرمایه گذاری بر خود افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Outsourcing has become standard operating procedure at a wide variety of organizations.
[ترجمه گوگل]برون سپاری به روش عملیاتی استاندارد در طیف گسترده ای از سازمان ها تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]برون سپاری به روش عملیاتی استاندارد در بسیاری از سازمان ها تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Looking ahead, businesses will find application outsourcing to be a more productive and cost-effective way to meet their desktop application needs.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به آینده، کسب‌وکارها برون‌سپاری برنامه‌ها را راهی مؤثرتر و مقرون‌به‌صرفه‌تر برای رفع نیازهای برنامه‌های دسکتاپ خود خواهند یافت
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به جلو، کسب و کارها از برون سپاری برنامه به عنوان راهی موثر و مقرون به صرفه برای برآورده کردن نیازهای کاربردی دسکتاپ آن ها پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Outsourcing and restructuring continue to exact a heavy toll even in the tight labor markets of the mid-1990s.
[ترجمه گوگل]برون سپاری و بازسازی همچنان حتی در بازارهای کار فشرده در اواسط دهه 1990 خسارت سنگینی را به دنبال دارد
[ترجمه ترگمان]برون سپاری و بازسازی به طور دقیق تلفات سنگینی را حتی در بازارهای کار فشرده اواسط دهه ۱۹۹۰ ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Last year, it won large outsourcing contracts worth more than Pounds 700m-mostly in the public sector.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، قراردادهای برون سپاری بزرگی به ارزش بیش از 700 میلیون پوند را به دست آورد که عمدتاً در بخش دولتی بود
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، بیش از ۷۰۰ پوند به ارزش بیش از ۷۰۰ پوند - بیشتر در بخش دولتی به فروش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This amounts to encouraging outsourcing, by taking a neutral position on who provides services.
[ترجمه گوگل]این به معنای تشویق برون سپاری است، با اتخاذ موضعی بی طرف در مورد ارائه دهنده خدمات
[ترجمه ترگمان]این مقدار به تشویق برون سپاری منجر می شود، با گرفتن موضع بی طرف در مورد اینکه چه کسی خدمات را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. China is such an outsourcing recipient country in the process of development, facing both rare opportunities for development and challenges of unfavorable factors.
[ترجمه گوگل]چین یک کشور دریافت کننده برون سپاری در فرآیند توسعه است که هم با فرصت های نادر برای توسعه و هم با چالش های عوامل نامطلوب مواجه است
[ترجمه ترگمان]چین، کشور دریافت کننده برون سپاری در فرآیند توسعه است که با فرصت های نادر برای توسعه و چالش های عوامل نامساعد مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Outsourcing has succulent fruit involucre, mature natural cracking.
[ترجمه گوگل]برون سپاری دارای میوه های آبدار، ترک خوردگی طبیعی بالغ است
[ترجمه ترگمان]برون سپاری میوه آبدار دارد و شکاف طبیعی کامل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Producer Service Industry; Outsourcing; Software; Capital Economy; Value Chain.
[ترجمه گوگل]صنعت خدمات تولید کننده; برون سپاری؛ نرم افزار؛ اقتصاد سرمایه; زنجیره ارزش
[ترجمه ترگمان]صنعت تولید کننده؛ برون سپاری؛ نرم افزار؛ اقتصاد سرمایه؛ زنجیره ارزش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The outsourcing contractors may integrate the protection of business secrets with the labor management, in virtue of making secret information agreement and non-competition agreement.
[ترجمه گوگل]پیمانکاران برون سپاری ممکن است حفاظت از اسرار تجاری را با مدیریت کار ادغام کنند، به موجب توافقنامه اطلاعات سری و توافقنامه غیر رقابتی
[ترجمه ترگمان]پیمانکاران برون سپاری ممکن است حفاظت از اسرار تجاری را با مدیریت نیروی کار، به لحاظ ایجاد توافق اطلاعات محرمانه و توافق غیر رقابتی، ادغام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Media Center: providing extension and outsourcing services, media clearing, communications tools, interactive media platforms, exhibition and product display services.
[ترجمه گوگل]مرکز رسانه: ارائه خدمات توسعه و برون سپاری، پاکسازی رسانه، ابزارهای ارتباطی، بسترهای رسانه ای تعاملی، خدمات نمایشگاهی و نمایش محصولات
[ترجمه ترگمان]مرکز رسانه: ارائه خدمات گسترش و برون سپاری، پاک سازی رسانه ها، ابزارهای ارتباطی، سکوهای رسانه تعاملی، نمایشگاه و خدمات نمایش محصول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The global financial service organizations are outsourcing more and more internal operations to outside service providers.
[ترجمه گوگل]سازمان‌های خدمات مالی جهانی در حال برون‌سپاری بیشتر و بیشتر عملیات داخلی به ارائه‌دهندگان خدمات خارجی هستند
[ترجمه ترگمان]سازمان های خدمات مالی جهانی فعالیت های داخلی بیشتری را برای ارایه دهندگان خدمات خارجی فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] برونسپاری، منبع یابی از خارج شرکت یا سازمان - خرید یک محصول یا خدمات از یک شرکت بیرونی، بجای تولید یا انجام آن درون سازمان.

انگلیسی به انگلیسی

• turning to outside sources, method of large companies to hire contract workers to perform specific tasks instead of performing the tasks themselves

پیشنهاد کاربران

outsourcing ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: برون‏سپاری
تعریف: سپردن کار یا خدمات درون سازمان به یک شرکت در بیرون
دور کاری ( کار از خارج شرکت )
استخدام کارگران خارجی به جای نیروی کار داخلی
برون سپاری خدمات
تامین بیرونی ( کالاها و خدمات ) - منابع یابی از خارج ( یا بیرون سازمان )
همایون شریفی

بپرس