1. You're out of luck. She's not here.
[ترجمه ترگمان]بدشانسی آوردی اون اینجا نیست
[ترجمه گوگل]شما از شانس نیستید او اینجا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The team were out of luck again at Scarborough on Saturday.
[ترجمه ترگمان]این تیم در روز شنبه بار دیگر به دبی Scarborough رفته بود
[ترجمه گوگل]این تیم در روز شنبه در Scarborough دوباره خوش شانس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We're out of luck. The store's closed. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]ما از بخت و اقبال بلند شدیم مغازه بسته شد فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]ما از شانس هستیم فروشگاه بسته شده است فرهنگ لغت جمله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Others just continued borrowing until they ran out of luck or excuses.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر به قرض گرفتن ادامه دادند تا اینکه از بخت و اقبال بلند شدند
[ترجمه گوگل]دیگران تنها تا زمانی که از شانس یا عذرخواهی نکردند، وام گرفتند
[ترجمه شما] ...