off duty

/ˈɒfˈduːti//ɒfˈdjuːti/

فارغ از کار، مرخص، خارج از خدمت

جمله های نمونه

1. I will not be off duty until 5 p. m.
[ترجمه گوگل]تا ساعت 5 عصر از خدمت خارج نمی شوم متر
[ترجمه ترگمان]تا ۵ دقیقه دیگه در حال انجام وظیفه نیستم ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They clocked off duty and left at ten to three.
[ترجمه گوگل]آنها ساعت کار را انجام دادند و ساعت ده به سه رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها وظیفه خود را انجام دادند و ساعت ده به سه حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He needs more time off duty for relaxation and rest.
[ترجمه گوگل]او برای استراحت و استراحت به زمان بیشتری نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]او برای استراحت و استراحت به زمان بیشتری نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What time do you go off duty?
[ترجمه گوگل]چه ساعتی از خدمت خارج می شوید؟
[ترجمه ترگمان]ساعت چنده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The night shift has / have just come off duty.
[ترجمه گوگل]شیفت شب به تازگی از خدمت خارج شده است
[ترجمه ترگمان]شیفت شب فقط وظیفه خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sister Casualty off duty invariably wore a trouser suit, white shirt, and silk cravat in assorted colours.
[ترجمه گوگل]خواهر کسوتی که در حال انجام وظیفه بود همیشه یک کت و شلوار شلوار، پیراهن سفید و کراوات ابریشمی در رنگ‌های مختلف می‌پوشید
[ترجمه ترگمان]خواهر Casualty همیشه کت شلوار، پیراهن سفید و کراوات ابریشمی به رنگ های مختلف می پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Last night, when I came in off duty, I found him writhing on the floor in pain.
[ترجمه گوگل]دیشب وقتی خارج از وظیفه شدم دیدمش از شدت درد روی زمین می پیچد
[ترجمه ترگمان]دیشب، وقتی که من در حال انجام وظیفه بودم، او را در حالی یافتم که روی زمین از درد به خود می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was off duty yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز خارج از خدمت بودم
[ترجمه ترگمان]من دیروز سر کار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thomas Hewett was off duty and having a quiet glass of stout and a chinwag on his front doorstep.
[ترجمه گوگل]توماس هیوت خارج از وظیفه بود و یک لیوان ساکت و تنومند و چانه زنی در آستان جلوی خانه اش داشت
[ترجمه ترگمان]توماس hewett وظیفه خود را انجام داده بود و یک گیلاس کوچک چاق و محکم روی در جلوی در خانه اش نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She was off duty and I didn't call her.
[ترجمه گوگل]او خارج از وظیفه بود و من به او زنگ نزدم
[ترجمه ترگمان]اون وظیفه داشت و من بهش زنگ نزدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But it is believed he was off duty when the telex was sent.
[ترجمه گوگل]اما اعتقاد بر این است که او هنگام ارسال تلکس خارج از وظیفه بوده است
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسه که وقتی \"telex\" فرستاده شد وظیفه خودش رو انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Debbie should be going off duty but decides to stay and see it through. 00 p. m.
[ترجمه گوگل]دبی باید از وظیفه خارج شود، اما تصمیم می گیرد بماند و آن را تمام کند 00 p متر
[ترجمه ترگمان]دبی \"باید بره سر کار اما تصمیم میگیره که اینجا بمونه و ببینه\" ساعت چهار بعد از ظهر ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Off duty he wears white T-shirts.
[ترجمه گوگل]او در خارج از وظیفه، تی شرت سفید می پوشد
[ترجمه ترگمان]از روی وظیفه، تی شرت سفید می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When off duty he would smoke a pipe and partake of his favourite drink of gin and water.
[ترجمه گوگل]هنگامی که از کار خارج می شد، پیپ می کشید و از نوشیدنی مورد علاقه خود یعنی جین و آب می خورد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که وظیفه خود را انجام می داد پیپ می کشید و از نوشیدنی مورد علاقه اش که از جین و آب مورد علاقه اش بود سهیم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The night shift goes off duty at six a. m.
[ترجمه گوگل]شیفت شب ساعت شش صبح از خدمت خارج می شود متر
[ترجمه ترگمان]شیفت شب ساعت شش تموم میشه ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not at work
when someone who works unusual hours, such as a nurse, is off duty, they are not working.

پیشنهاد کاربران

شیفت نبودن
I shall be off - duty on Thursday
پنجشنبه من شیفت نیستم
سر کار ( یا خدمت ) نبودن
خارج از شیفت کار
شیفت استراحت
غیرموظف
بیرون از خدمت.
برای مثال پلیسی که در حال انجام وظیفه نیست

بپرس