obviousness


آشکاری، پیدایی، وضوح، معلومی، بدیهی بودن

جمله های نمونه

1. Francis smiled agreement, irritated by the obviousness of his answer.
[ترجمه گوگل]فرانسیس با خشم از واضح بودن پاسخ خود، موافقت کرد
[ترجمه ترگمان]فرانسوا، که از پاسخ وی به این پرسش رنجیده خاطر شده بود، به او لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The obviousness of the lie was embarrassing.
[ترجمه گوگل]آشکار بودن دروغ شرم آور بود
[ترجمه ترگمان]آشکار شدن دروغ، شرم آور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The simplicity and obviousness of "we become by doing" underscores the reality that so many of us behave as if the doing part was optional.
[ترجمه گوگل]سادگی و بدیهی بودن «ما با انجام دادن تبدیل می شویم» بر این واقعیت تأکید می کند که بسیاری از ما طوری رفتار می کنیم که گویی انجام بخشی اختیاری است
[ترجمه ترگمان]سادگی و سادگی \"ما با انجام\" انجام می دهیم \" بر این واقعیت تاکید دارد که بسیاری از ما رفتار می کنیم طوری رفتار می کنیم که گویی بخش انجام این کار اختیاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Topics include claim construction, obviousness, anticipation, written description and enablement, infringement, remedies, and other notable doctrines.
[ترجمه گوگل]موضوعات شامل ساخت ادعا، بدیهی بودن، پیش‌بینی، توصیف کتبی و امکان‌پذیری، نقض، راه‌حل‌ها و سایر آموزه‌های قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]موضوعات شامل ساخت، obviousness، پیش بینی، شرح کتبی و enablement، نقض حقوق و سایر اصول مهم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With you I'm never sure if the obviousness isn't actually a cloak for something deeper.
[ترجمه گوگل]با تو هرگز مطمئن نیستم که آشکار بودن در واقع پوششی برای چیزی عمیق تر نباشد
[ترجمه ترگمان]با وجود تو هیچ وقت مطمئن نیستم که آشکار شدن حقیقت یک شنل برای چیزی عمیق تر نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Disclaimer: Other than the obviousness that I did not make this movie or the clips for this video, or the song that plays, I did put it all together.
[ترجمه گوگل]سلب مسئولیت: به غیر از واضح بودن این که من این فیلم یا کلیپ های این ویدیو را نساخته ام، یا آهنگی که پخش می شود، همه را کنار هم قرار دادم
[ترجمه ترگمان]تذکر: به غیر از the که من این فیلم یا فیلم های کوتاه را برای این ویدئو و یا آهنگی که بازی می کند، درست نکردم، همه را کنار هم گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And yet, in spite of their obviousness and their enormous practical importance, these facts are still, to a very great extent, outside the pale of systematic thought.
[ترجمه گوگل]و با این حال، علی‌رغم بدیهی بودن و اهمیت عملی بسیار زیادشان، هنوز تا حد زیادی این حقایق خارج از اندیشه سیستماتیک هستند
[ترجمه ترگمان]و با این حال، با وجود of و اهمیت عملی آن ها، این واقعیت ها تا حد زیادی در خارج از اندیشه سیستماتیک و سیستماتیک قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Obviousness is a question of law based on underlying findings of fact.
[ترجمه گوگل]بدیهی بودن یک مسئله حقوقی است که بر اساس یافته های اساسی واقعیت است
[ترجمه ترگمان]obviousness یک سوال از قانون براساس یافته های اساسی واقعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the obviousness scenario, the applicant is confronted with a second reference that discloses the herbal extract that was missing from the first reference.
[ترجمه گوگل]در سناریوی آشکار بودن، متقاضی با مرجع دومی مواجه می شود که عصاره گیاهی را که در مرجع اول گم شده است، افشا می کند
[ترجمه ترگمان]در سناریوی obviousness، متقاضی با یک مرجع دوم روبرو می شود که عصاره گیاهی را که از مرجع اول گم شده است، آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was too inexperienced and nervous to understand the obviousness of his approach.
[ترجمه گوگل]من آنقدر بی تجربه و عصبی بودم که نمی توانستم آشکار بودن رویکرد او را درک کنم
[ترجمه ترگمان]من بیش از حد بی تجربه و عصبی بودم که علت آشکار شدن او را درک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even if no prior art can be found and a patent is granted, it may still not meet the requisite obviousness standard.
[ترجمه گوگل]حتی اگر هیچ هنر قبلی پیدا نشود و حق اختراع اعطا شود، باز هم ممکن است استاندارد واضح بودن لازم را برآورده نکند
[ترجمه ترگمان]حتی اگر هیچ هنر قبلی پیدا نشود و حق ثبت امتیاز داده شود، ممکن است هنوز استاندارد obviousness لازم را برآورده نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The scope of protection of an interest depends on its nature; the higher its value, the precision of its definition and its obviousness, the more extensive is its protection.
[ترجمه گوگل]دامنه حمایت از منافع به ماهیت آن بستگی دارد هر چه ارزش، دقت تعریف و آشکار بودن آن بیشتر باشد، حفاظت از آن بیشتر است
[ترجمه ترگمان]دامنه حفاظت از منافع وابسته به ماهیت آن است؛ هرچه ارزش آن، دقت تعریف آن و obviousness آن بیشتر باشد، حمایت آن گسترده تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A group of Stanford Engineers has applied this bit of obviousness to the one area where, to date, it has been less than obvious: wireless spectrum.
[ترجمه گوگل]گروهی از مهندسان استنفورد این مقدار واضح را در حوزه ای که تا به امروز کمتر آشکار بوده است، اعمال کرده اند: طیف بی سیم
[ترجمه ترگمان]گروهی از مهندسان استنفورد این بخش از obviousness را به حوزه ای که در آن، تا به امروز، کم تر از طیف بی سیم بوده است، اعمال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please clarify what are the changes regarding the USPTO's criteria on the review and determination for "non- obviousness ".
[ترجمه گوگل]لطفاً توضیح دهید که چه تغییراتی در مورد معیارهای USPTO در مورد بررسی و تعیین "غیر آشکار بودن" وجود دارد
[ترجمه ترگمان]لطفا توضیح دهید که تغییراتی در رابطه با معیارهای uspto در مورد بررسی و تعیین \"non\" وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being obvious; clarity; absence of vagueness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : obviousness
✅️ صفت ( adjective ) : obvious
✅️ قید ( adverb ) : obviously
در معرض بودن

بپرس